سلام .. . ممنون از لطفتون . .. .
ولي اون شعر از من نبود همينطور که ذکر کرده بودم از طرف يکي از رفقاي بنده سروده شده است . ..
1559با سلام
بسيار جالب و عبرت آميز بود
ولي گويا خداوند به گونه اي ديگر نيز بندگتنش را محروم مي کند آنهم با نديدن نعمتها و عذاب حرص و طمع.
اين روزها باغ اغلب مردم آباد است ولي چشمان گرسنه نمي گذارد شکر داشته هايشان را به جاي آورند و همواره در آتش ياس و نا اميدي نگاه به باغ همسايه دارند. وقتي اظرف مخلوقات هوس اشرافي گري نمود اين شد که در ميان انبوه نعمت همواره برخي بنالند.
سلام
داستان جالب و قابل تاملي بود
ياعلي
از لطفتون ممنونم
بابت مطالب سالم و خواناتون تشکر مي کنم
اميدوارم سلامت و پيروز باشيد
ممنون سر زدين...
سفارش شعر داشتين در خدمت هستيم...
وبلاگ شما هم آموزندست...
مولاي من! هنگام دگرگون شدن صورت و حالم و زماني که تنم پوسيده و اندامم پراکنده و پيوندهايم از هم گسسته گردد, بر من رحم کن , واي از بي خبري من از آنچه برايم محيا شده است! (امام سجاد عليه السلام)........................................... ممنون از حضورتون در پناه حق پاينده باشيد امروز دوستان رو از دعاهاتون فراموش نکنيد
سلام.اميدوارم حالتون خوب باشه.ممنونم از پيام تسليتتون.ان شالله هميشه خوش باشيد
يا علي