قسمت دوم پاسخ: پس پاسخ اين سؤال و علاج اين درد ريشه در دل بستن دارد كه چسان دلبسته
امام حسين(ع) شويم؟ راه تحصيل دلبستگى «شناخت» است. آشنايى با يك شىء، پى
بردن به نقش آن در زندگى - به ويژه نقش عملى آن و تأثير آن در تحصيل اهداف
زندگى و آشنايى با جايگاه آن در زندگى - جملگى مسيرهاى شناخت و در پى آن
رسيدن به دلبستگى است. از نظر علمى، زندگى كردن با يك شىء افزون برآشنايى و
راههاى شناختى، خود موجب دلبستگى مىشود. كافى است در زندگى شخصى خود
اندكى تأمل كنيم تا به اين حقايق پى ببريم كه چگونه فقدان شخصى كه مدتها
با او زندگى كردهايم (هر چند غريبه و دورترين فرد باشد)، موجب غمگينى و
گاهى بروز حالات عزا و سوگ مىشود.
اينك اگر در پى گريه و سوگوارى براى امام حسين(ع) هستيم، بايد شناخت
خود را از ايشان افزايش و ارتقا بخشيم. شناخت شخص اباعبداللّه(ع)، اهداف
او، مكتب، مرام و عقيده او، نقش او در حيات فردى، اجتماعى و دينى و حتى
شخصى و جايگاه او در زندگى و زيستن با اين شناخت، جملگى موجب دلبستگى با
سالار شهيدان مىشود. توجّه داريم كه وقتى از زندگى كردن و زيستن با اين
شناختها سخن مىگوييم، مقصود آن است كه شناخت ما از حضرت حسين(ع) و اهداف،
مرام و مكتب و ... او، نبايد محدود به يك شناخت ذهنى و تصور صرف گردد؛
بلكه بايد بر اساس اين شناخت زندگى كرد تا دلبستگى حاصل شود؛ وگرنه ما از
خيلى افراد آگاهى و شناخت داريم؛ ولى هرگز از فقدان آنها غمگين نمىشويم.
پس افزون بر شناخت، بايد بر اساس همين شناخت، با آن فرد زندگى كنيم و يا او
در زندگى ما جايگاهى بيابد. گويا با شخص او مدتها زير يك سقف زندگى
كردهايم تا دلبستگى ايجاد گردد.
روشن است كه دلبستگى يك مفهوم تشكيكى است و مراتب متنوّع دارد و
شدّت و ضعف مىپذيرد. همه افرادى كه با يك شخص آشنا هستند و با وى زندگى
كردهاند؛ به يك اندازه دلبستگى ندارند. به هر ميزان كه اين دلبستگى بيشتر
باشد، به همان ميزان هم بعد از فراق و فقدان، غمگين و ماتم را موجب
مىگردد.
افسوس كه برخى دل خود را با ياد حسين(ع) زنده نكردهاند و از آن
حضرت شناخت و آگاهى ندارند! اين گونه افراد نه تنها در شهادت حسين بن
على(ع) نمىتوانند سوگوارى و عزادارى كنند و چشم خود را به گريه سيراب
سازند؛ بلكه گريه و سوگوارى ديگران براى آنان تمسخرآميز و حتى بىمعنا و
گاه مضحك مىنمايد!
راههاي كه توصيه شده براي اين كه انسان بتواند گريه كند به شرح زير است
ميان انسانها از نظر اثرپذيري هاي عاطفي تفاوت هايي وجود دارد، از اين رو
شما نبايد چندان نگران باشيد و چه بسا به تدريج و با شركت در مجالسي كه از
حال و سوز و گداز بيشتري برخوردار است بتوانيد بر اين مساله فايق آييد. نوع
ديگر گريه ، گريه از خوف خداوند و شوق به درگاه است . اين گريه از
ارزشمندترين حالات و صفات انسان هاي شايسته است . اين حالت محصول معرفت است
. اگر آدمي ضعف خود رادريافت و قدرت لايزال خداوندي را اندكي دريافت و
مواقعي كه درپيش دارد را به ياد آورد اشك از ديدگانش جاري خواهد شد .براي
درمان خشكي چشم راه هاي زير مفيد است:
- پرهيز از گناه،
- بيداري سحر و تلاوت قرآن،
- روزه داري و پرهيز از پرخوري وپرخوابي،
- شركت در مجالس موعظه و نصيحت،
- مطالعه احوال بزرگان و شيفتگان حضرت حق
منابع پاسخ:
1. دادستان، پريرخ، روانشناسى مرضى، سمت 1372، ص 27 و 327.
2. معتمدى، غلام حسين، انسان و مرگ، نشر مركز، 1372، ص 219.
3. خسروى، زهره، روان درمانى داغديدگى، نشر نقش هستى، 1374، ص 61و53.
4. شعارى نژاد، على اكبر، فرهنگ علوم رفتارى، اميركبير، 1364، ص 425