• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : سامان دادن به اقتصاد با اسراف نكردن ملي
  • نظرات : 10 خصوصي ، 123 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر گرامي 
    قسمت دوم پاسخ:
    معجزه غدير

    امضاى الهى بر غدير، معجزه‏اى بود که پس از اعلام ولايت توسط پيامبر(صلي الله عليه و آله) به وقوع پيوست. حارث فهرى نزد حضرت آمد و معترضانه پرسيد: آيا اين ولايت که امروز اعلام کردى از جانب خدا بود؟ پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: آرى از جانب خدا بود.
    حضرت علي عليه السلامدر اينجا حارث خطاب به خداوند گفت: «خدايا! اگر آنچه محمد مى‏گويد حق و از جانب توست سنگى از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناکى بر ما بفرست!!»
    همين که سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگى از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد و از پشتش خارج گرديد و همانجا او را هلاک کرد.
    با اين معجزه، بار ديگر بر همگان مسلم شد که «غدير» از منبع وحى سرچشمه‏ گرفته و فرمان الهى است و منکرين آن مستحق عذاب‏اند.

    پايان مراسم غدير

    پس از سه روز، مراسم غدير پايان پذيرفت و آن روزها به عنوان «ايام الولاية» در ذهن‌ها نقش بست. گروه‌ها و قبائل عرب، پس از وداع با پيامبر(صلي الله عليه و آله) و معرفت کامل به جانشين آن حضرت راهى شهر و ديار خود شدند و پيامبر(صلي الله عليه و آله) عازم مدينه گرديدند.
    خبر واقعه غدير در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و به گوش همگان رسيد، و بدينگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد.

    اتمام حجت جهانى در غدير

    جا داشت بيش از يکصد و بيست هزار نفر حاضر در غدير، هر يک به سهم خود خطبه غدير را حفظ کنند و متن آن را در اختيار فرزندان و فاميل و دوستان خود قرار دهند.
    البته فضاى جامعه مسلمين پس از رحلت پيامبر(صلي الله عليه و آله) – که گفتن و نوشتن معارف و سنن پيامبر که سال‌هاى متمادى در آن ممنوع بود ـ سبب شد که مردم نتوانند سخنان سرنوشت‏ساز پيامبر دلسوزشان در آن مقطع حساس را بازگو کنند و در فکر اجراى آن در عينيت جامعه باشند. پيداست که مطرح کردن غدير مساوى با برچيدن بساط غاصبين خلافت بود، و آنان هرگز اجازه چنين کارى را نمى‏دادند.
    اما غدير، به صورتى در سينه‏ها جاى گرفت که عده زيادى خطابه غدير يا قسمتى از آن را حفظ کردند و براى نسل‌هاى آينده به يادگار گذاشتند، و هيچ کس را قدرت منع از انتشار چنين خبر مهمى‏نبود. لذا بين اکثريت مسلمين، هيچ حديثى به اندازه «حديث غدير» روايت کننده ندارد، و گذشته از تواتر آن، از نظر رجال و درايت فوق العاده است.
    پيامبر(صلي الله عليه و آله) با توجه به آينده بلندمدت دين الهى تا آخرين روز دنيا و دامنه وسيع مسلمين در حد جهانى، جانشينان خود تا روز قيامت را در اين خطابه رسمى ‏به جهانيان معرفى فرمودند.
    اگر گروه‌هايى از مسلمين در طول زمان‌ها همچنان در مقابل جانشينان حقيقى پيامبرشان سر تعظيم فرود نياورده و نمى‏آورند، ولى جمع عظيم شيعيان در طول تاريخ، فقط على بن ابى طالب و يازده امام(عليهم السلام) از فرزندان او را جانشينان پيامبر(صلي الله عليه و آله) مى‏دانند.
    اگر اجتماع آن روز مسلمين، خلافت بلافصل اميرالمؤمنين(عليه السلام) را در مرحله عمل نديدند، ولى بسيارى از نسل‌هاى بعدى مسلمانان وصى واقعى پيامبرشان را شناختند که اين بالاترين هدف از «غدير» بود.

    منبع:
    کتاب خطابه غدير، محمدباقر انصاري، ص ??، با تصرف