سوال:
چگونه مي توان هم در جامعه بود و با همه افراد برخورد داشت و از طرفي هم به مقدسات ديني پايبند بود؟نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:قسمت اول پاسخ:بىشك وضع محيط اجتماعى زندگى انسان اثر فوقالعادهاى در روحيات و اعمال او دارد چرا كه انسان بسيارى از صفات خود را از محيط كسب مىكند. محيطهاى پاك غالبا افراد پاك پرورش مىدهد و محيطهاى آلوده غالبا افراد آلوده.
درست است كه تاثير محيط بر انسان به نحو اقتضا و علت معد است و نه عليت و ضرورت ؛ يعني آدمي مىتواند در محيط ناپاك، پاك زندگى كند و بعكس در محيطهاى پاك سير ناپاكى را طى كند و به تعبير ديگر، شرايط محيط علت تامه در خوبى و بدى افراد نيست ولى تاثير آن را به عنوان يك عامل مهم زمينه ساز نمىتوان انكار كرد.
قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
والبلد الطيب يخرج نباته باذن ربه والذى خبث لايخرج الانكدا كذلك نصرف الآيات لقوم يشكرون و سرزمين پاكيزه (و شيرين) گياهش به فرمان پروردگار مىرويد; اما سرزمينهاى بد طينت (و شوره زار) جز گياه ناچيز و بىارزش از آن نمىرويد; اين گونه آيات (خود) را براى آنها كه شكر گزارند، بيان مىكنيم. سوره اعراب، آيه58
آرى! محيط اجتماعى آلوده، دشمن فضائل اخلاقى است; در حالى كه محيطهاى پاك بهترين و مناسبترين فرصت را براى تهذيب نفوس دارد.
كوتاه سخن اين كه، در هر عصر و زمان، محيط در ساختن شخصيت و اخلاق انسانها مؤثر بوده است و پاكى و يا ناپاكى محيط، عامل تعيين كنندهاى محسوب مىشود; هر چند مساله، جنبه جبرى ندارد. بنابراين، براى پاكسازى اخلاق و پرورش ملكات فاضله، يكى از مهمترين امورى كه بايد مورد توجه قرار گيرد، مساله پاكسازى محيط است.
و اگر محيط به قدرى آلوده باشد كه نتوان آن را پاك كرد، بايد از چنين محيطى مهاجرت نمود. قرآن كريم مي فرمايد: اى بندگان من كه ايمان آوردهايد! زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد (و در برابر فشارهاى دشمنان تسليم نشويد!)
سوره عنكبوت، آيه56
آيا هنگامى كه حيات مادى انسان در يك محيط به خاطر آلودگى به خطر بيفتد، از آن جا هجرت نمىكند؟ پس چرا هنگامى كه حيات معنوى و اخلاقى او كه از حيات مادى ارزشمندتر استبه خطر افتد، به عذر اين كه اين جا زادگاه من است، تن به انواع آلودگيهاى خود و خانواده و فرزندانش بدهد و مهاجرت نكند!
محيط آلوده، سنتهاى غلط و فرهنگ منحط، آنچنان اثر سوء، در ميان آنها گذارده بود كه پاكى و تقوا، جرم محسوب مىشد، و ناپاكى و آلودگى افتخار!. بديهى است در چنين محيطى رذائل اخلاقى بسرعت پرورش مىيابد و رذائل كمرنگ و بىرنگ مىشود.
عوامل اصلي حفظ نفس
بدون شك عامل اصلي حفظ نفس در محيط هاي آلوده، خود سازي است، كار بسيار بزرگ و با اهميتي كه از طريق تقويت “شناخت”، “تقوي”، “اخلاق” و “معنويت” صورت مي پذيرد. خود سازي همان صراط مستقيمي است كه خداي متعال توسط هزاران پيامبر ارسالي خويش، بشريت را بدان فرا خوانده است. راهي كه تاثير آن در سالم سازي انسان و حفظ نفس از آفات روزگار، قطعي و بي بديل است.
آفتهاي محيطي مانند هجوم فرهنگي بيگانه، انسانهاي ناآگاه و خود ناساخته را تهديد مي كند و نسبت به آگاهان و اهل معنويت و اخلاق تاثيري ندارند.
متاسفانه در بسياري ديده مي شود كه افرادي حتي با يك سفر خارجي كوتاه به كشور هاي غربي، به شدت رنگ عوض مي كنند و گاهي هويت و سنت خويش را بكلي فراموش مي نمايند ، اينان عموعا انسانهاي ناآگاه و ضعيف هستند . يك انسان قوي و به طور مثال يك عالم رباني و خود ساخته، اگر تمامي كشورهاي جهان را هم سير و سفر نمايد ، هرگز تحت تاثير نقاط منفي فرهنگ هاي آنان قرار نمي گيرد و تاثيرپذيري بسيار اندكي از محيط دارد.