• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : ايمان
  • نظرات : 12 خصوصي ، 80 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر گرامي 
    قسمت دوم پاسخ:
    1. يكي از دو روايت متعارض , جعلي باشد. فقيه , در جست و جوي روايات صحيح , ملاك هايي را رعايت مي كند كه در علم رجال به آن پرداخته مي شود. سند بعضي از روايات موجود در منابع روايي , صحيح نيستند و به عنوان روايات ضعيف , كنار گذاشته مي شوند; ليكن غير فقيه به بررسي هاي سندي نمي پردازد و با همسان انگاري همه روايات , آن ها را متعارض مي پندارد.
    2. در بين رواياتي كه واجد شرايط اعتبار سندند تعارض پيش مي آيد. در اين صورت احتمال دارد يكي از دو روايت در واقع جعلي بوده است , ولي نشانه هاي جعلي بودن آن از بين رفته است . در چنين مواقعي فقيه با قراين ديگري , صحيح را از سقيم باز مي شناسد.
    3. يكي از دو روايت متعارض , بر اثر ‹‹تقيه›› صادر شده باشد. جو اختناق خفقان حاكم در زمان امامان معصوم (ع ), گاه آنان را مجبور مي ساخت كه سخني را مطابق يكي از مذاهب اهل سنت بگويند. اين حالت كه به آن ‹‹تقيه›› گفته مي شود, يا براي حفظ جان مخاطب بوده است و يا براي خطري كه خود امام را تهديد مي كرده است . قطعا" وقتي اين روايت , در كنار روايتي كه بدون حالت تقيه صادر شده است , قرار گيرد, با آن متعارض مي شود. بازشناسي موارد از وظايف فقيه است .
    4. اشتباه در استنساخ روايت. گاه روايتي داراي سند صحيحي است و از روي تقيه نيز صادر نشده است؛ اما در ثبت آن اشتباهي رخ داده است كه معناي روايت را عوض مي كند و آن را با روايت ديگري متعارض مي كند. در اين موارد نيز قواعدي وجود دارد كه بر اساس آن ها فقيه بايد با ظرافت و دقت ويژه اي مشكل را حل كند.
    5. مفقود شدن بخشي از روايت . گاه بخشي از روايت , كه مي تواند مفسر بخش ديگر آن باشد, به عللي در گذر تاريخ به دست ما نرسيده است و اين باعث مي شود كه معناي ناقص و ناصحيحي از بخش باقي مانده به دست آيد و با روايات ديگر متعارض شود. از جمله عواملي كه در مفقود شدن بخشي از قرائن روايات دخيل است مي توان به امور زير اشاره كرد:
    الف . اعتماد راوي بر قراين حالي و فضاي فكري زمان خود و ذكر نكردن آن ها در روايت و از بين رفتن آن قراين در زمان ما.
    ب . فراموشي يا خطاي راوي در نقل قراين .
    ج . از بين رفتن بخشي از روايات بر اثر آتش سوزي , مخفي نمودن به خاطر ترس از حكام جور و سپس اندراس آن كه قرينه روايات ديگر بودند.
    مطلب سوم - علاج روايات متعارض : از آن جا كه در زمان حيات معصومين (ع ) بسياري از اين عوامل باعث پيدايش روايات متعارض شده است , خود آنان راه علاج روايات متعارض را آموزش داده اند. راهي كه مي تواند فقيه را در شناخت رأي صحيح امام معصوم (ع ) ياري كند. بنابراين , وجود روايات متعارض , نشانه تعارض در دين يا عدم عصمت ائمه اطهار(ع ) نيست . روايات متعارض گرچه فهم احكام ديني را براي فقيه دشوار مي كند, خود دين راه علاج آن را آموزش داده است و با رعايت قواعد آن , اين مشكل برطرف مي شود, يا به حداقل مي رسد. براي شناخت كامل ديدگاه دين در يك مسئله , نمي توان تنها به يك روايت بسنده كرد, بلكه بايد همه آيات و روايات و دلايل عقلي مربوط به آن مسئله را به دقت بررسي كرد.