قسمت اخر پاسخ:
4 ـ انسان فاعل گناهان است و گناه به او نسبت دارد، يعنى افعال از جهت انتساب به فاعل
گناه يا طاعت مىشوند و بنابر اين گناه از جهت انتساب به فاعل گناه است و نتيجه آن مجازات
مىباشد؛ "ام حسب الذين اجترحوا السيئات ان نجعلهم كالذين امنوا و عملوا الصالحات
سواءً محياهم و مماتهم ساء مايحكمون" (الجاثية: 21)نه از جهت تحقق و ثبوت.
5 ـ هر فعل اختيارى دو جهت دارد: يكى چهره ثبوتى و وجودى كه آن اثر وجودى فاعل و
مخلوق خداست كه همان تحقق خارجى فعل است و ديگرى چهره انتساب به فاعل كه
متصف به امر ونهى الهى و حسن و قبح فاعل انسانى مىشود. و هر فعلى از اين جهت گناه يا
طاعت است و به بنده نسبت دارد و به اين دليل متصف به حسن و پاداش الهى يا قبح و
مجازات اخروى مىشود.(تحليل دقيقتر اين مطلب را در تفسير الميزان ص: 96 و 97 و 101
ذيل آيات 26 و 27 سوره مباركه بقره بخوانيد.)
نكته آخر اين كه به چه دليل انسانهاى بدكار از انسانهاى نيكوكار بيشترند، اگر با نگاهى
دقيق به عالم انسانى بياندازيم و از بالا به آن نگاه كنيم اكثر انسانها را اهل نجات مىيابيم و تنها
تعداد كمى را معذب در آتش مىبينيم. بر فرض هم كه اكثريت با بدكاران باشد، آنها با علم و
قدرت و اراده خود به چاهى كه شيطان برايشان كنده افتادند و به اين دليل شيطان بر آنها
غالب شده است. قرآن كريم از اين حالت به ولايت و سرپرستى شيطان بر اين گروه تبهكار ياد
مىكند كه بر آنها سلطنت دارد.(آل عمران: 175 ـ النحل: 100)