سوال:من می خواهم خودم را اصلاح کنم و مشکلات روحی خودم و جامعه را برطرف کنم،راه اصلاح نفس خودم و دوستانم چیست؟
انسان باید از خود شروع کند و تکلیف را باید با خود یکسره سازد؛ازاین رو ابتدا تعابیر«خودسازى را تا حدودى دوست دارم» «دچار روز مرگى هستم» را تجزیه و تحلیل و اصلاح نماید
من نمى گویم که عاقل باش یا دیوانه باش چون به جانان آشنایى از جهان بیگانه باش
طبق روایات،عاقل کسى است که آخرت را بر دنیا ترجیح دهد و بر عکس دیوانه کسى است که دنیا را بر آخرت ترجیح دهد.پس «رهرو» نیتش خداوند است و بس و پروردگارش را بر همه چیز ترجیح مى دهد.
گر سر مقصود دارى مو به مو جوینده شو گر وصال گنج خواهى سر به سر ویرانه باش
انسان باید درون خود را نظاره کند،جهت دل را بنگرد،تمایلات و علاقه هاى روحى و جسمى خود را بررسى کند.ببیند آهنگِ کجا دارد و به کجا ره مى پوید؟اعضا و جوارح خود را در راه چه اهدافى به کار مى گیرد؟اگر مقصود خودسازى شد،با این هدف نمى رسد،مگر این که کمر همت را ببند و اراده اصلاح نفس نماید و خود را آماده ساختن روحی خدایی کند.
گر مقام خوشدلى مىجوئى از جام سپهر شام در مستى سحر در نعرهى مستانه باش
بعد از قصد و اراده نوبت به عمل مىرسد
برای رسیدن به لقاء و قرب الهی که همان هدف نهایی زندگی و دین است،چاره ای جز این نیست که انسان خودش را در ظرف عبودیت حق تعالی قرار دهد .
این ظرفیت دارای دو مرحله است:
1:قرب فرایض،یعنی ظرف انجام واجبات و ترک محرمات و به عبارتی ظرف تحصیل"تقوی"
2:قرب نوافل،که به معنی انجام مستحبات و ترک مکروحات و به عبارتی ظرف تحصیل"ورع"
چند تذکرمهم :
1:انسان به وسیله نوافل و مستحبات به اوج در کمال می رسد،ولی این ظرفیت هنگامی در ساخت انسان و تعالی او مؤثر می افتد که شخص سالک،نسبت به تحصیل تقوی و انجام واجبات به اطمینان رسیده باشد؛زیرا مرتبه نافله پس از واجب است و بدون تقوی،ورع حاصل نمی شود.
2:ظرف عبودیت با دو مانع بزرگ روبرو است که تا این دو مانع از سر راه انسان مرتفع نشود،موفقیتی حاصل نمی گردد.
مانع اول:خُلقیات و ملکات اخلاقی رزیله:رزایل اخلاقی مانع می شوند که شخص بتواند به وظایف عبودی خود به نحو صحیح و احسن عمل نماید،به طور مثال،کسی که دارای رزیله بخل است هرگز قادر نخواهد بود به انجام واجبات مالی خود اقدام نماید.
مانع دوم:اسارت های انسان:عادت های بد،دلبستگی به لذت ها و شهوت های دنیوی،وابستگی ها و برخی گرایش های افراطی مادی،مانع موفقیت انسان در ظرف عبودیت و بندگی خداوند است.بدین منظور سالک اگر بخواهد در این مسیر موفق باشد باید برای تحصیل آزادی معنوی و اخلاقی تلاش مستمر نماید و خویش را از اسارت هواهای نفسانی و خواسته های شیطانی برهاند.
اگر انسان در تحصیل آزادی و تهذیب نفسانی از اسارت ها و ملکات رزیله موفق شود،آن گاه در مسیر عبودیت نیز موفق خواهد بود.
3:طی تمامی این مراحل بسته به تحصیل عقلانیت معنوی و تقویت عقل معاد است.در روایت بسیار مهمی در این زمینه آمده است:عقل آن چیزی است که به وسیله آن خدای عبادت می شود و بهشت به دست می آید» «1» «.هر کس به مقدار عقل خود در این مسیر حرکت می کند و موفق می شود.حتی ملاک سنجش انسانها به لحاظ ارزشی و ملاک محاسبه اعمال درقیامت به مقدار عقل انسان بستگی دارد.
راه پرورش عقل:
عقل انسان با دو چیز پرورش می یابد.
1:تحصیل دانش و بینش معنوی و الهی«انسان شناسی -خدا شناسی- دین شناسی- جهان شناسی- معاد شناسی»
2:کسب تجربه عملی،انسان به هر میزان که در این مسیر حرکت می کند و مزه ،لذت و آثار عبودیت حق تعالی را با جان خویش احساس می نماید ،عقلش فراتر می رود و حرکت و زندگی عقلانیش به سوی خداوند و قرب او قوت می گیرد.
یکی از موانع هم شیطان است،قرآن کریم شیطان را دشمن انسان معرفی می کند و می فرماید؛اى آدمی زادگان آیا با شما عهده نبستم که شیطان را نپرستید،زیرا روشن است که او دشمن بزرگ شما است و مرا پرستش کنید که این راه مستقیم است؟!»«2»
گر شبى در منزل جانانه مهمانت کنند گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش
انسان در دنیا هر شأن و مقام، هر عنوان و اعتبار، هر کار و پیشه ای که دارد، اید بداند که در مهمان خانه و سراى عاریتى است و باید از آن کوچ کند و آن چه به آن تعلّق دارد بگذارد و برود! پس سنگینى چیزى که نتوان برد. نباید بر خود بنهد؛بلکه خود را سبک بال سازد.
یا مسلمان باش یا کافر دو رنگى تا به کى یا مقیم کعبه شو یا ساکن بتخانه باش
ادامه در پست بعدی ان شاالله
منابع:
1:(اصول کافی، ج 1 - کتاب العقل والجهل، ج 3، ص 11،
2:(یس (36)، آیه 60 و 61.)