همان گونه که در مطالب قبلی به برخی از علت های افسردگی و راه درمان آن اشاره کردیم در این مطلب نیز به ادامه مطالب قبل خواهیم پرداخت
علت های افسردگی:
1:وابستگی:وابستگی به معنای محتاج بودن به چیزی یا شخصی می باشد که فرد با ملاقات نکردن آن دچار احساس غم واندوه می شود و دیگر قادر به انجام کارهای روزانه به طور دقیق نخواهد بود.
بهترین درمان وابستگی ایمان به خدا و امید به قدرت لایزال الهی می باشد همان گونه که خداوند در قرآن می فرماید:
سرانجام قلب مادر موسى از همه چیز جز یاد فرزندش تهى گشت و اگر دل او را بوسیله ایمان و امید محکم نکرده بودیم،نزدیک بود مطلب را افشا کند«1»
مادر موسى علیه السلام فرزندش را به امواج نیل سپرد،اما بعد از این ماجرا،طوفانى شدید در قلب او شروع به وزیدن گرفت،جاى خالى نوزاد که تمام قلبش را پر کرده بود،کاملا محسوس بود،نزدیک بود فریاد بکشد و اسرار درون دل خود را فاش کند،نزدیک بود نعره زند و از جدایى فرزندش ناله سر بدهد.
اما لطف الهى به سراغ او آمد و چنان که قرآن گوید:قلب مادر موسى از همه چیز جز یاد فرزندش تهى گشت،و اگر ما قلب او را با نور ایمان و امید محکم نکرده بودیم،نزدیک بود این مطلب را افشا کند«2»
از این ماجرا نتیجه می گیریم تنها چیزی که می تواند دل افراد وابسته را محکم کند و جلوی افسردگی را بگیرد ایمان و امید به خداوند می باشد.
2:غم از دست دادن عزیزان:وقتی کانون گرم دوستی با هجرت یکی از اعضایش به سردی می گراید و روی قلب های عاشق غبار غم و غصه می نشنید و هر روز قطرات اشک روی گونه های صورت سرسره بازی می کند و هر روز موهای سر،لباس برف می پوشند و ...این اتفاقات انسان را دعوت به اتاق درد ها که افسردگی است می کند....
درمان:
در این وقت بهترین دارویی که بسیار کم هزینه می باشد صبر کردن می باشد،همه باید این را بدانیم که در این دنیا مسافری بیش نیستیم،و هر روز یکی از ما ها فرصتش تمام می شود،باید بدانیم که این دنیا فقط یک فرصت کوتاه است برای جمع کردن توشه ای که خرج سفرمان باشد،پس با داروی صبر و یقین،به این که خداوند باز می تواند محفل سرد شده ما را گرم کند و می تواند مرحم شفا بخشی برای درد های التیام نیافته باشد،همان گونه که از وجود نازنین مولای متقیان این گونه نقل شده است که حضرت فرمودند:
افسرده گى و غم ها را با نیروى صبر و یقین زیبا به پروردگار متعال از خودت دور ساز.«3»
3:حسادت:حسود کسی است که از وجود نعمتی در دست کسی ناخشنود است و دوست ندارد که دیگری از نعمت و راحتی و آسایش و آرامش برخوردار باشد و همواره آرزو می کند که نعمت وی به نقمت و سعادتش به شقاوت تبدیل شود...
بسیاری از کسانی که دچار بیماری حسادت می شوند از نظر روانی دچار خود کوچک بینی و کمبود،ناتوانی،افسردگی و احساس بیهودگی می شوند.از آن جایی که نعمتی را در دست دیگری نمی توانند تحمل کنند و خود نیز از آن بی بهره اند و هرچه تلاش می کنند نمی توانند آن را به دست بیآورند و یا از دست دیگری بیرون کنند از این رو دچار روحیه شکست خورده می شوند و در بلندمدت از ناتوانی و احساس کمبود خویش دچار بیماری افسردگی می شوند
درمان حسادت:
الف:اهمیت ندادن به افکار حسادت بخش:همان گونه که رسول گرامی اسلام می فرماید:
هنگامی که نسبت به کسی حسد پیدا کردی بر طبق آن عمل نکن و بر او ستمی روا مدار«4»
ب:راضی به رضای حق بودن:تسلیم شدن در برابر اراده او و قانع بودن به زندگی خود انسان را از بیماری حسادت حفظ می نماید،همان گونه که از امیر المومنین نقل شده که حضرت فرمودند:
کسی که به آن چه دارد راضی باشد حسد دامان او را نمی گیرد«5»
ج:توجه به هشدار های الهی:خداوند متعال به موسى بن عمران وحى فرستاد و گفت:اى موسى بر بندگان من به خاطر لطفى که به آن ها کرده ام حسادت نکن،اى موسى دیدگان خود را به طرف آن ها ندوز و خود را تابع دیدگان قرار نده،کسانى که حسود هستند به نعمت هاى من کفران می کنند،آن ها جلو روزى هائى که من بین آن ها تقسیم کرده ام را سد می کنند،هر کس چنین باشد نه من با وى می باشم و نه وى با من خواهد بود«6»
جهت دیدن تصویر با کیفیت بهتر اینجا را کلیک کنید
سوالاتی که در وبلاک راه فضیلت مطرح می شود در وبلاک جواب پاسخ داده می شود برای دیدن وبلاک جواب روی کلمه جواب کلیک کنید جواب
منابع در
1:وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى فارِغاً إِنْ کادَتْ لَتُبْدی بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى قَلْبِها لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنین«سوره فصص آیه 10»
2:تفسیر نمونه ج 16 ص 32
3:اِطْرَحْ عَنْکَ وارِداتِ الْهُمُومِ بِعَزائِمِ الصَّبْرِ،وَ حُسْنِ الیَقینِ«شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 105»
4: وَ إِذَا حَسَدْتَ فَلَا تَبْغ«بحار الانوار ج 74 ص 155»
5: مَنْ رَضِیَ بِحَالِهِ لَمْ یَعْتَوِرْهُ الْحَسَدُ«غرر الحکم ص 300»
6: قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ یَا ابْنَ عِمْرَانَ لَا تَحْسُدَنَّ النَّاسَ عَلَى مَا آتَیْتُهُمْ مِنْ فَضْلِی وَ لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى ذَلِکَ وَ لَا تُتْبِعْهُ نَفْسَکَ فَإِنَّ الْحَاسِدَ سَاخِطٌ لِنِعَمِی صَادٌّ لِقَسْمِیَ الَّذِی قَسَمْتُ بَیْنَ عِبَادِی وَ مَنْ یَکُ کَذَلِکَ فَلَسْتُ مِنْهُ وَ لَیْسَ مِنِّی«بحار الانوار ج 70 ص 249»