شمع می سوزد و راه را برای ما روشن و هموار می سازد تاریکی ها را از بین می برد برای کسب ادب نیز نیاز به شمعی است که با سوختن خود راه را برای ما هموار کند و ما زودتر به سرچشمه ادب برسیم در مطالب قبلی راه های کسب ادب را بیان کردم و در این جا می خواهم نمونه ای از معلم های کلاس ادب را خدمت شما معرفی کنم.
معلم های کلاس ادب:
1:ادب را از انبیا فرا بگیریم:از زیبا ترین ادب هایى که حضرت یوسف به کار برده این است که از جفاها و ظلم هایی که برادران به او کردند مانند روزى که او را به قعر چاه انداختند یا او را به درهمى ناچیز فروختند یا به دزدى متهمش کردند؛اسمى نبرد، بلکه از همه آن ها تعبیر کرد به این که شیطان بین من و برادرانم فساد ایجاد کرد و آن ها را به بدى یاد نکرد،بلکه نعمت هاى الهى را،مانند نجات یافتن از زندان و سلطنت و علم به تأویل احادیث را بیان کرد«1»
2:ادب را از ائمه بیاموزیم:در دعای ندبه می خوانیم که پیامبر فرمود من شهر علم هستم و علی دروازه آن و هر کس بخواهد وارد شهری بشود اول از دروازه آن وارد می شود،امیر المومنین با این همه علم و مقام که دارد همیشه ادب را رعایت می کردند و در هیچ کجای تاریخ نقل نشده است که حضرت در زمانی که پیامبر زنده بودند خطبه خوانده باشد و همچنین در رفتار اهل بیت نمونه های فروانی از ادب مشاهده می شود
نقل می کنند روزی فقیری نزد امام حسن مجتبی آمد و حضرت به او 100 درهم کمک نمود و بعد نزد امام حسین علیه السلام رفت و حضرت از او پرسید برادرم چقدر به شما کمک کرده است او گفت 100 درهم و امام حسین به 1و 99 درهم کمک کرد..
حضرت با این عمل خود ادب را رعایت کرده است و کمکی بالاتر از کمک برادر بزرگترش نکرده است....
3:ابوالفضل العباس«علیه السلام»معلم کلاس ادب:قمر بنی هاشم،شجاع عرب،مظهر ادب نیز بوده است همان گونه که نقل شده است حضرت هیچ گاه امام حسین را برادر خطاب نمی کرد و همیشه ایشان را سید و مولا خطاب می کردند ...
منابع:
1:وَ قَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِکمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیطانُ بَینِی وَ بَینَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِما یشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکیمُ رَبِّ قَدْ آتَیتَنِی مِنَ الْمُلْک وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الأَْحادِیثِ[یوسف 100 و 101»