انواع امتحان الهی که در طول تاریخ اتفاق افتاده است را بر اساس قران کریم ذکر کنید:
انواع امتحان الهی
امتحان عقیدتی: خداوند گاهی از اوقات برای این که ایمان و عقیده افراد را بسنجد و آنها را در بوته آزمایش قرار بدهد ممکن از برای مدتی ولی و رهبرشان را از آن ها بگیرد و کارهای مخالفان را برای ان ها زینت بدهد همان گونه که خداوند قوم حضرت موسی را این گونه امتحان نمود خداوند متعال در این خصوص می فرماید:
ما قوم تو را بعد از تو، آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت«1»
این آیه شریفه به ما این نکته را می فهماند که مواظب باشید در زمانی که رهبرتان در پشت پردهای غیبت است فریب دشمان را نخورید و به سوی وسایل تبلیغاتی و رنگارنگ آن ها جذب نشوید
امتحان مالی: تا به حال زیاد دیده ایم افرادی را که به خاطر مال و اموالی که خداوند به ان ها عنایت کرده است مغرور شده اند و همیشه به مال و اموال خود می نازند و هیچ گاه برای رضای الهی قدمی بر نمی دارند این ها باید بدانند که خداوند این اموال را برای امتحان از ان ها در اختیارشان گذاشته است همان گونه که خداوند می فرماید:
امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مىکند و نعمت مىبخشد (مغرور مىشود و) مىگوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است«2»
و البته گاهی امتحان الهی در فقر است زمانی که خداوند روزی انسان را کم می کند یاس و نا امید سر تا پاى او را فرا مى گیرد، و از پروردگارش مى رنجد و ناخشنود مى شود، غافل از اینکه اینها همه وسائل آزمایش و امتحان او است، امتحانى که رمز پرورش و تکامل انسان، و به دنبال آن سبب استحقاق ثواب، و در صورت مخالفت مایه استحقاق عذاب است و خداوند در این مورد می فرماید:
و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى گیرد مأیوس مى شود و مى گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است!«3»
امتحان سیاسی: کشورهای قدرتمند این قدرت را حاصل علم و دانش خودشان می دانند و آن را در راه هوا و هوس خود صرف می کنند ولی کسانی که به خداوند تکیه دارند این را آزمایشی از طرف خداوند قلمداد می کنند همان گونه که حضرت سلیمان وقتی تخت بلقیس را در چشم بر هم زدنی نزد خود حاضر یافت آن را قدرت الهی و آزمایش او دانست خداوند در این زمینه می فرماید:
هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا مى آورم یا کفران مى کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر مى کند و هر کس کفران نماید بزیان خویش نموده است، که پروردگار من، غنىّ و کریم است«5»
منابع:
1:قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِی«طه 85»
2:فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ «فجر آیه 15»
3:وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ «فجر آیه 16»
5: قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَریم«نمل آیه 40»
سجاد ::: چهارشنبه 91/10/6::: ساعت 5:0 عصر