الهی در رهت از سر گذشتم هم از عون و هم از جعفر گذشتم
رضا دادم تنت بی سر بگردد ستوران بر همه پیکر بگردد
امام شجاع و دلیر ما که سر و جانش را در راه خدا فدا کرد وقتی قصد حرکت به سوی کربلا را داشت خودش را به قبر جدش رسول الله رساند و کنار مرقد شریف رسول الله دست به سوی آسمان بلند کرد و عرضه داشت خدایا:
براستی من معروف را دوست دارم و منکر را زشت می دانم،ای خدای بزرگ و بزرگوار من از تو می خواهم به حق این قبر و کسی که درون آن است«قبر رسول خدا» که برای من در این قیام آن چه که رضایت تو و پیامبرت در آن است پیش بیاوری.«1»
چون حضرت می دانست منافع مادى هر چند ظاهرا بزرگ باشند اما همچون حبابى بر سطح آب بیش نیستند، در حالى که پاداش الهى که همچون ذات مقدسش جاویدان است از همه اینها برتر و بالاتر است همان گونه که خداوند در قرآن می فرماید:
آن چه نزد شماست فانى مى شود امّا آنچه نزد خداست باقى است و به کسانى که صبر و استقامت پیشه کنند، مطابق بهترین اعمالى که انجام مى دادند پاداش خواهیم داد«2»
بله رضایت الهی نیز از اعمالی است که همیشه جاودان خواهد ماند و حضرت وقتی به مکه رسیدند در ضمن سخنرانی هایی که ایراد می کردند فرمودند:
سپاس برای خدا است، آن چه خدا بخواهد همان خواهد بود، خشنودی خدا، خشنودی ما اهل بیت است، و در مقابل بلای او صبر می کنیم«3»
امام می دانست که هر کس آرزو داشته باشد کاری انجام دهد که رضایت خدا را به دست بیاورد حتما به آنخواهد رسید چون از پیامبر شنیده بوده که می فرمود:
کسى که آرزوى چیزى کند در حالى که رضاى خداوند متعال در آن باشد از دنیا خارج نمى شود مگر اینکه به خواسته خود مى رسد«4»
و بلاخره امام به آرزوی خود رسید و به نعمت شهادت نائل شد و وقتی که آخرین لحظات عمر شریفش را سپری می کرد فرمود:
به نام خدا و به یاد خدا و در راه خدا و بر دین رسول خدا من جان خودم را به تو تسلیم مى کنم و صورت خود را متوجه تو مى نمایم...«5»
منابع در
1: اللّهم! انّى احبّ المعروف، و انکر المنکر، و أسألک یا ذا الجلال و الاکرام بحقّ هذا القبر و من فیه الّا اخترت لى ما هو لک رضا و لرسولک رضا«بحار الانوار ج 44 ص 328»
2: ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ «سوره نحل آیه 96»
3: الحمد للَّه و ما شاء اللَّه و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه و صلّى اللَّه على رسوله و سلّم، خطّ الموت على ولد آدم مخطّ القلّادة على جید الفتاة و ما اولهنى الى اسلافى: اشتیاق یعقوب الى یوسف، و خیّر لى مصرع انا لاقیه، کأنّی باوصالى تقطّعها عسلان الفلوات، بین النّواویس و کربلاء فیملأن منّى اکراشا جوفا و اجربة سغبا، لا محیص عن یوم خطّ بالقلم، رضا اللَّه رضانا اهل البیت، نصبر على بلائه، و یوفّینا اجر الصّابرین، لن تشذّ عن رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم ...« غم نامه کربلا خطبه امام حسین ...ص 87»
4: مَنْ تَمَنَّى شَیْئاً وَ هُوَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رِضاً، لَمْ یَخْرُجْ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّى یُعْطَاه « بحارالانوار، جلد 68، صفحه 261»
5: «بسم اللَّه و باللَّه و فی سبیل اللَّه و على ملّة رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله، اللّهمّ إنّی اسلمت نفسی الیک و وجّهت وجهی الیک و فوّضت امری الیک و ألجأت ظهری الیک توکّلت علیک رهبة منک و رغبة إلیک، لا ملجا و لا منجى منک إلّا إلیک، آمنت بکلّ کتاب أنزلته و بکلّ رسول أرسلته «منتهی الامال ج 1 ص 286»