یکی از فلزات با ارزش طلا است .اما این فلز به راحتی به این ارزش نرسیده است.بلکه در ابتدا خاک بوده و پر از نا خالصی ،آن را ذوب کرده اند و نا خالصی آن بر اثر ذوب از بین رفته است تا به یک فلز با ارزش تبدیل شده است .انسان می تواند از این فلز نیز با ارزش تر باشد. برای رسیدن به این ارزش باید مانند همین فلز گداخته شود تا ناخالصی های او از بین برود .
خداوند برای این که انسان به ارزش واقعی خودش برسد امتحانات(سختی ها و آسانی های) زیادی پیش روی او قرار می دهد تا خالص و ناخالصی های انسان مشخص شود و انسان برای رفع آن ناخالصی ها تلاش کند .خداوند در این مورد می فرماید:
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ # وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ#
آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مىشوند و آزمایش نخواهند شد؟!# ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان مىکنیم) باید علم خدا در مورد کسانى که راست مىگویند و کسانى که دروغ مىگویند تحقق یابد
پیام های آیه
1: ایمان، تنها با زبان و شعار نیست، بلکه همراه با آزمایش است(ادّعا کافى نیست، باید عملکرد را دید و قضاوت کرد.)«أَ حَسِبَ ... هُمْ لا یُفْتَنُونَ»
سعدیا گرچه سخندان و نصحیتگویى از عمل کار برآید به سخندانى نیست
2: آزمایش، یک سنّت الهى در طول تاریخ است. «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
3: حوادث را تصادف نپنداریم همه اسباب آزمایش ما است. «فَتَنَّا»
4:آشنایى با تاریخ و حوادث پیشینیان، مردم را براى پذیرش حوادث آماده مىکند. «مِنْ قَبْلِهِمْ»
5: دلیل آزمایشهاى الهى، عینى و محقّق شدن علم ازلى خداوند و جدا شدن مؤمنان واقعى و شکوفا شدن استعدادهاى درونى و به فعلیّت رسیدن آن ها است. «فَلَیَعْلَمَنَّ ... الَّذِینَ صَدَقُوا وَ ... الْکاذِبِینَ»
آدرس آیه:سوره مبارکه عنکبوت آیه های 2 و 3
آدرس تفسیر :تفسیر نور سوره مبارکه عنکبوت