ماجرا چنین بود که این باغ در اختیار پیر مرد مؤمن قرار داشت،او به قدر نیاز از آن برمى داشت و بقیه را به مستحقان و نیازمندان مى داد،اما هنگامى که چشم از دنیا پوشید،فرزندانش گفتند:خود ما به محصول این باغ سزاوار تریم،چرا که عیال و فرزندان ما بسیار هستند،و ما نمىتوانیم مانند پدرمان عمل کنیم!و به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره مى گرفتند را محروم سازند،
و خلاصه با هم قرار گذاشتند که میوههاى باغ را صبحگاهان و دور از چشم مستمندان بچینند و هیچ کدام از فقرا را داخل باغ راه ندهند و این تصمیم آن ها نشان مىدهد که این کار ناشى از نیاز نبود،بلکه ناشى از بخل و ضعف ایمان آن ها بود،زیرا انسان هر قدر هم نیازمند باشد مىتواند کمى از محصول یک باغ پردرآمد را به نیازمندان اختصاص دهد.
و آن قدر مغرور بودند که گفتند مىرویم و این کار را مىکنیم حتى خود را از گفتن" إِنْ شاءَ اللَّهُ" هم بى نیاز دیدند.شبی که قرار بود این باغدارن فردایش برو ند و میوه های باغ خود را بچینند،در آن موقع که همه آن ها در خواب بودند عذاب و بلائى فراگیر از ناحیه پروردگار بر تمام باغ فرود آمد در حالى که همه در خواب بودن و آتشى سوزان و صاعقهاى مرگ بار چنان بر آن باغ مسلط شد که آن باغ خرم و سرسبز همچون شب سیاه و ظلمانى گردید و جز مشتى خاکستر از آن چیزی باقى نماند.
صاحبان باغ به گمان اینکه درخت هاى پربارشان آماده براى چیدن میوه است در آغاز صبح یکدیگر را صدا زدند و گفتند:به سوى کشتزار و باغستان خود حرکت کنید،اگر مىخواهید میوههاى خود را بچینید به این ترتیب آن ها به سوى باغشان حرکت کردند در حالى که آهسته با هم سخن مىگفتند:که مواظب باشید امروز حتى یک فقیر وارد بر باغ نشود و چنان آهسته سخن مىگفتند که صداى آن ها به گوش کسى نرسد،مبادا مسکینى خبر دار شود، و براى خوشه چینى،یا گرفتن مختصرى میوه براى سیر کردن شکم خود،به سراغ آن ها برود! چنین به نظر مىرسد که به خاطر سابقه اعمال نیک پدر،جمعى از فقرا همه ساله در انتظار چنین ایامى بودند که میوه چینى باغ شروع شود و بهره ببرنند.
خلاصه هنگامى که آن ها باغ خود را دیدند چنان اوضاع به هم ریخته بود که گفتند این باغ ما نیست،ما راه را گم کردهایم بلکه ما محرومان واقعى هستیم مىخواستیم مستمندان و نیازمندان را محروم کنیم اما خودمان از همه بیشتر محروم شدیم، هم محروم از درآمد مادى،و هم برکات معنوى که از طریق انفاق در راه خدا و به نیازمندان به دست مىآید.
آدرس:ترجمه آیات 17 تا 27 سوره مبارکه قلم
سجاد ::: دوشنبه 89/8/10::: ساعت 6:39 عصر