در جنگ احزاب عمروبن عبدود که قدرت هزار مرد جنگی را داشت مبارز می طلبید و هیج یک از مسلمین جرئت پیش رفتن نداشتند،تا اینکه حضرت علی علیه السلام از پیامبر اجازه نبرد خواست و حضرت اجازه دادند .
وقتی که حضرت علی روانه میدان شد پیامبر فرمودند : تمام اسلام با تمام کفر روبرو شد.
حضرت علی و عمرو با هم مشغول نبرد شدند وحضرت علی عمرو را بر زمین زد و روی سینه اش نشست .صدای فریاد الله اکبر مسلمین بلند شد.
ولی دیدند علی سر عمرو را جدا نکرد و بلند شد و چرخی در میدان زد و بعد از مدتی نشست و سر عمرو را جدا کرد و خدمت پیامبر آورد و پیامبر از او پرسید چرا همان دفعه اول سر او را جدا نکردی علی علیه السلام فرمودند :
دفعه اول که او را بر زمین انداختم عمرو به من ناسزا گفت و من خشمگین شدم ،ترسیدم اگر درحال خشم او را بکشم مبادا این عمل از من به خاطر تسلی خاطر و تشفی نفس صادر شود چون مرا ناسزا گفته بود، لذا ایستادم تا خشمم فرو نشست آنگاه از برای رضای خداوند و با اخلاص سر عمرو را جدا کردم .اینجا بودکه پیامبر اکرم فرموند:
یک شمشیر زدن علی در جنگ خندق با ارزش تر بود از عبادت جن و انس.
آدرس:داستانها وپندها ج 2