برای رسیدن به هر هدفی باید در مرحله اول راه های رسیدن به هدف را شناخت و در مرحله بعد موانع رسیدن به آن هدف را برطرف نمود،کسانی که هدفشان رسیدن به آرامش است در مرحله اول باید راه رسیده به آرامش را به دست بیاورند که راه های متعددی در پست های قبلی«راه های رسیدن به آرامش» بیان شد.در این پست به کمک خداوند می خواهم موانع رسیدن به آرامش را بیان کنم.امید است با برطرف کردن این موانع آرامش زیبایی در زندگی داشته باشیم.موانع رسیدن به آرامش:
1:حرص:حرص در لغت،علاقه شدید به چیزی همراه با سعی و کوشش برای رسیدن به آن را می گویند و در اصطلاح علمای اخلاق به حالتی در نفس می گویند که انسان به سبب آن مشغول جمع نمودن امور زاید بر نیازش باشد.
انسان حریص هرگز سیر نمى شود،به همین دلیل دائماً براى جمع و اندوختن ثروت تلاش مى کند،آدم حریص روز به روز خود را گرفتار تر مى کند تا آن جا که راه نجات را به روى خود مى بندد چنانکه در مثال بسیار زیبایی در کلمات امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت فرمودند:
آدم حریص نسبت به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر بر اطراف خود می تند«و پیله را ضخیم تر می کند»سخت تر می تواند از آن خارج شود و سر انجام درون پیله خود می میرد.«1»
همان گونه که شخصی که پشت میله های زندان است آرامش ندارد شخص حریص هم برای خود زندانی درست کرده است که اگر دست ار حرص برندارد عاقبت در این زندان خواهد مُرد و هیچگاه از اموالی که جمع نموده است در جهت خوشی استفاده نمی کند همان گونه که امیر المومنین می فرماید:حرص مرکب رنج و زحمت است«2»...
2:حسد:در لغت به معنی بدخواهی و خواستن از بین رفتن نعمت و سعادتِ دیگری است و در اصطلاح نیز به معنی آرزو کردن زوال و نیستی نعمت کسی که استحقاق آن نعمت را دارد.
حسود دائماً ناراحت است و همین امر سبب بیمارى جسمى و روانى او مى شود،هر اندازه دیگران صاحب موفّقیّت بیشتر و نعمت هاى زیاد تری می شوند او به همان اندازه ناراحتی اش بیشتر مى شود تا آن جا که گاه خواب و آرامش و استراحت را به کلّى از دست مى دهد و بیمار و رنجور و نحیف و ضعیف مى شود،در حالى که امکانات خوبى دارد و اگر این صفت زشت را از خود دور مى ساخت براى خودش زندگى آبرومند و مرفّهى داشت.همان گونه که امیر المومنین می فرماید:
بدترین زندگی از نظر آرامش زندگی حسود است«3»و در روایت دیگری می فرماید:حسود راحتی ندارد«4»
3:تعصب و لجاجت: تعصّب یعنى وابستگى غیر منطقى به شخص،عقیده یا عادت و رسم خاصّى،تعصب حجاب ضخیمى بر دیده عقل انسان مى افکند،و او را از درک حقایق و خیر و شرّ و مصلحت و مفسده و عاقبت امور و پیدا کردن راه چاره محروم مى سازد.
بالاخره تعصّب و لجاجت هم دنیاى انسان را بر باد مى دهد و هم آخرت او را،چرا که در دنیا سرچشمه عداوت ها و جدایى ها و اشتباهات فراوان و از دست دادن آرامش مى شود و در آخرت سبب دورى از رحمت خدا، همان گونه که مولای متقیان می فرماید:
لجاجت از همه چیز زیانبار تر است،هم در دنیا و هم در آخرت«5»
4:بخل:بخل در عبارات دینی خودداری از خرج کردن مال در مواردی است که نباید از آن خود داری نمود،شخص بخیل» زندگى فقیرانه اى دارد،زیرا، هنگامى که «بخل» انسان شدید مى شود نسبت به خودش هم بخیل مى شود و آسایش زندگى اش از بین مى رود؛چون همیشه در فکر حفظ اموال خویش و افزودن آن است.همان گونه که رسول گرامی اسلام می فرماید:
آرامش و آسایش بخیل از تمام مردم کمتر است«6»
منابع در ادامه مطلب...
در این پست می خواهم ادامه راه کارهایی که جهت کسب آرامش توصیه شده را بنویسم همان گونه که در پست های قبلی« آرامش بخش »مطالبی را نوشتم.
راه های کسب آرامش:
1:قناعت:بسیاری از نا امنی ها و جنگ هایی که در این جهان واقع می شود و بسیاری از قتل ها و حق خوری ها ریشه در دنیا طلبی دارد،کسی که به دنبال کسب دنیا است اصلا آرامش ندارد همیشه در استرس و اضطراب است چرا که کسانی که زیاده طلبند براى حفظ این زیادی خود را در معرض آفات فراوان قرار داده و عوامل بدبختى و نابودى خویش را به دست خویش فراهم مى سازند.همان گونه که امیر المومنین در روایت زیبایی این گونه می فرماید:
دنیا بسیار فریبنده است و آن چه در آن است فریب و نیرنگ است،فناپذیر است،هر کس در آن است نیز فانى مى شود،و همه زاد و توشه هاى آن،جز زاد و توشه تقوا،بیهوده است،هر کس به مقدار کفایت از مواهب دنیا قانع شود آرامش بیشترى به دست مى آورد،و آن کس که از آن بسیار طلبد وسیله نابودى خود را بیشتر فراهم ساخته است«اضافه بر این»آن چه را به دست آورده به زودى از دست او مى رود!.«1»
2:پیروی از حق:تا زمانی که انسان در راه حق گام بر می دارد نباید از چیزی وحشت داشته باشد،وحشت باید زمانی سراغ انسان بیاید که راه باطل را طی می کند مانند دزدی که هر لحظه کابوس پلیس را می بیند چون راهی که برای به دست آوردن مال دنیا طی کرده است باطل بوده است همان گونه که امیر المومنین در نصیحت های خود به ابوذر این گونه می فرماید:چیزی جزء حق باعث آرامش تو نشود و چیزی غیر از باطل تو را به وحشت نیندازد.«2»
3:تقوا:در کتاب های لغت گفته اند تقوا به معنای حفظ کردن چیزی در برابر آفات.خوش به حال کسانی که دلشان همچون تابلو سفیدی است که گناهان آن را سیاه نکرده است واقعا کسانی که روح خود را از گناهان دور نگه می دارند آرامش عجیبی دارند همان گونه که امیر المومنین می فرماید:
اى بندگان خدا!شما را به تقوا سفارش مى کنم،که زمام و مهار انسان و قوام زندگى اوست،پس به وسیله هاى مطمئن تقوا،تمسک جویید و به حقایق آن،چنگ زنید تا شما را به سر منزل آرامش و جایگاه هاى پر وسعت و قلعه هاى محکم و سرا هاى عزت برساند.«3»
هنگامى که تقوا به معناى احساس مسئولیت الهى،بر جامعه حاکم شود،کمتر کسى به حقوق دیگرى تجاوز مى کند و دست به ظلم و ستم مى آلاید که نتیجه آن آرامش است«4»
4:نیایش و گفتگو با خدا:واقعا تصور گفتگوی با خدا به انسان آرامش می دهد چه رسد به این که انسان دلش را به دریای رحمتش متصل سازد،همان گونه که طبیب و روانشناس مشهور فرانسوى«آلکسیس کارل»در کتاب مشهورش به نام «نیایش» چنین مى نویسد:
«نیایش در همان حال که آرامش را پدید آورده است در فعالیت هاى مغزى انسان یک نوع شکفتگى و انبساط باطنى پدید مى آورد و گاهى روح قهرمانى و دلاورى را تحریک مى کند،نیایش خصائل خویش را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فرد نشان مى دهد.صفاى نگاه،متانت رفتار،انبساط و شادى درونى از نشانه های نیایش می باشد.«5»
همان گونه که یک سرباز در جنگ با داشتن اسلحه آرامش خود را حفظ می کند در دیگر ایام زندگی که جنگ با مشکلات است با دعا آرامش خود را کسب می کند همان گونه که رسول گرامی اسلام می فرماید:دعا سلاح مؤمن،و ستون دین و نور آسمان ها و زمین است«6»
منابع ادامه مطلب...
در مورد راه های کسب آرامش مطالبی را در پست های قبلی«آرامش بخش واقعی» بیان کردم در این پست تصمیم دارم به راه های دیگری که جهت کسب آرامش توصیه شده است بپردازم :
راه های کسب آرامش:
1:خواب:تعطیلی قسمت هاى قابل توجهى از فعالیت هاى جسمى و روحى انسان در حال خواب است،و همین تعطیلی موقت سبب استراحت و بازسازى اعضاى فرسوده،و تقویت روح و جسم،و تجدید نشاط انسان،و رفع هر گونه خستگى و ناراحتى،و بالآخره آمادگى براى تجدید فعالیت می شود.و خواب برای انسان بسیار آرامش بخش است همان گونه که خداوند می فرماید:و خواب شما را مایه آرامشتان قرار دادیم«1»
واقعا از روی تجربه ثابت شده است،افرادى که به صورت طبیعى نمى خوابند افرادى پژمرده،عصبانى،افسرده،غمگین و ناراحتند،و به عکس کسانى که از خواب معتدلى بهره مند هستند به هنگامى که بیدار مى شوند نشاط و توان فوق العادهاى در خود مى بینند.
2:گفتن و شنیدن سخنان زیبا:چه آرام بخش است محیطى که از سخنان زشت و آزار دهنده پاک باشد،و اگر درست بیندیشیم قسمت عمده ناراحتی هاى زندگى دنیا از شنیدن سخنان لغو و زشت است که آرامش روح و جان و نظامات اجتماعى را برهم مى زند و آتش فتنه ها را شعله ور مى سازد.خداوند در توصیف بهشت که سرشار از آرامش است این گونه بیان می کند:بهشتیان در آن جا سخنان لغو و بیهوده نمی شنوند«2»حال اگر کسی دوست دارد دنیا برایش مانند بهشت آرامش بخش باشد باید اولا سعی کند زبان خودش را حفظ کند و بعد دیگران را به خوب و زیبا حرف زدن تشویق نماید.
3:اهل بیت پیامبر:در روایتی وارد شده است که امامان کوه های استوار دین هستند و خداوند به وسیله امامان قامت دین را راست نمود و لرزش و تزلزل و وحشت آن را از میان برد«3»
در این روایت امیر المومین علیه السلام اهل بیت را به کوه تشبیه کرده است و خداوند هم در قرآن یکی از خاصیت های کوه را ایجاد آرامش در زمین نام برده است«4»
و اهل بیت هم مانند کوه ها مایه آرامش افکار و سیراب شدن دل ها و نشر ذخایر گران بهای معنویت در میان امّتند.کسانی که پناه گاه محکمی مانند اهل بیت دارند هیچ گاه از طوفان های وحشتناک که از سوى مکاتب الحادى و منحرف وارد مى گردد ترسی ندارند و به وسیله أئمه هدى این طوفان ها خنثى مى شود و آرامش به مومنین را باز می گردد.
4:بی توجه ای به تهدیدات دشمنان:واقعا وقتی دشمنان تجهیزات خود را به نمایش می گذارند دلِ افراد سست ایمان می لرزد و از تهدیدات آن ها می ترسد،لذا یکی از فنونی که اهل بیت در جنگ به کار می بردند این بود که:یاران خود را سفارش به ایستادگی و عدم توجه به تجهیرات دشمن می کردند همان گونه که امیر المومنین به یاران خود در جنگ جمل این گونه می فرمودند:چشمهاى خود را فرو گیرید تا قلب شما قویتر و روح شما آرام تر باشد.«5»
حضرت با این سخنان حکیمانه به یاران خود آموزش می دهد که مبادا نگاه کردن به سپاه و تجهیزات دشمن پاهای شما را سست و باعث ایجاد ترس در وجود شما بشود چون پیروزی از طرف خداوند است نه از زیادی سپاه و تجهیزات.این سفارش مولا برای ما هم یک درس است که هیچگاه به خاطر تحریم ها و تهدید های دشمن آرامش خود را از دست ندهیم و همیشه با شجاعت کامل در صحنه حاضر باشیم.
منابع ادامه مطلب...
در پست های قبلی مطالبی را برای کسب آرامش بیان کردم«راه های کسب آرامش» در این پست می خواهم ادامه آن را برای شما بیان کنم
راه کارهای کسب آرامش:
1:انفاق:انسان هنگامی که فقیری را می بیند یا از فقر کسی اطلاع پیدا می کند دلش می سوزد و نارحت می شود و در این زمان است که آرمش از وجودش پر می کشد و می رود تا زمانی که دست به انفاق بزند و آن فقیر را مورد کمک های مالی خود قرار دهد.و اقعا چقدر لذت بخش است انفاق کردن و هر چه این انفاق مخفی تر باشد اثر آرامش بخشی آن بیشتر است همان گونه که خداوند می فرماید:
آن ها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار،انفاق مى کنند،مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آن هاست،و نه غمگین مى شوند.«1»
این آیه مى گوید انفاق کنندگان واقعى کسانى هستند که تنها براى خشنودى خدا و همچنین پایان دادن به اضطراب و ناراحتی هایى که بر اثر احساس مسؤولیّت در برابر محرومان در وجدان آن ها پیدا مى شود، اقدام به انفاق مى کنند و البته از پاداش بزرگتری برخوردار می شوند و آن آرامش می باشد.
2:هدف الهی داشتن:مشرکان مکه تصمیم به قتل پیامبر گرفتند و پیامبر از نقشه مشرکان با خبر شد و شبانه مکه را ترک کرد،در هنگام خروج ابوبکر هم با ایشان همراه شد،بعد از طی مسافتی به غاری پناه بردند و خداوند درِ غار را به وسیله تار عنکبوتی پوشاند،مشرکان از خروج پیامبر آگاه شدند و به تعقیب رسول گرامی اسلام شتافتند و هنگامی که به در غار رسیدند،در آن موقع ترس و وحشت،یار و همسفر پیامبر را فرا گرفت و پیامبر او را دلدارى مى داد و به همسفرش مى گفت:غم مخور خدا با ماست«2»در این هنگام خداوند روح آرامش و اطمینان را که در لحظات حساس و پر خطر بر پیامبرش نازل مى کرد،بر او فرستاد.و همه این کمک ها به خاطر این بود که رسول گرامی اسلام هدفش الهی و جهت ترویج دین خدا بوده است.
3:دوری از خلاف کاران:جوانانی که به اصحاب کهف معروف بودند،تا آن جا که در توان داشتند براى زدودن زنگار شرک از دل ها،و نشاندن نهال توحید در قلب ها،تلاش و کوشش کردند،اما آن قدر غوغاى بت و بت پرستى در آن محیط بلند بود که نغمه هاى توحیدى آن ها در گلویشان گم شد.
لذا در میان خود به مشورت پرداخته با یکدیگر چنین گفتند:هنگامى که از این قوم بت پرست و آن چه را جز خدا مى پرستند کناره گیرى کردید و حساب خود را از آن ها جدا نمودید به غار پناهنده شوید تا پروردگارتان رحمتش را بر شما بگستراند و راهى به سوى آرامش و آسایش و نجات از این مشکل به رویتان بگشاید..«4»و همین گونه هم شد هنگامی که به غار پناه بردند خواب آرامش بخشی آن ها را فرا گرفت.
4:حکومت امام زمان«عج»:خداوند در قرآن آرامش را ناشی از جامعه آرام و مقتدر و اسلامی دانسته است و فرموده:خداوند به کسانى که از شما ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند وعده مى دهد که آن ها را قطعا خلیفه روى زمین خواهد کرد،.... و ترس شان را به امنیّت و آرامش مبدّل مى کند«5»
منابع ادامه مطلب...
در پست های قبلی مطالبی«آرمش بخش واقعی» را در مورد چگونگی کسب آرامش نوشتم و در این پست می خواهم راه کار های دیگری جهت به دست آوردن آرامش به شما معرفی کنم
راه کارهای کسب آرامش:
1:ازدواج :انسان با انتخاب همسری هم شان و هم کفو خود می تواند زندگی سرشار از آرامش و خوشی داشته باشد و زن و مرد برای همدیگر مایه آرامش هستند همان گونه که خداوند می فرماید:
و از نشانه هاى او «خدا»این که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید،و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایى است براى گروهى که تفکّر مى کنند«1»
واقعا قرار گرفتن کنار همسری مهربان زندگی انسان را سرشار از آرامش می کند و این آرامش از این جا ناشى مى شود که این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفایى و نشاط و پرورش یکدیگر مى باشند و این آرامش و سکونت هم از نظر جسمى است، و هم از نظر روحى هم از جنبه فردى و هم اجتماعی
2:خوش اخلاقی:واقعا انسان خوش اخلاق در دل مردم جا دارد و همه او را دوست دارند و مطمئنا کسی که دوستانش زیاد است آرامشش هم بیشتر می باشد.همان گونه که رسول گرامی اسلام می فرماید:اخلاق خوب پیوند محبّت و دوستى را محکم مى کند«2»
3:توکل به خدا:کسی که در کارهایش به خدا توکل می کند توکّل بر خداوند نور امید،بر دلش مى پاشد و به خاطر آن توان و استعداد هایش شکوفا مى گردد،خستگى راه بر او چیره نمى شود،و در همه حال احساس آرامش مى کند،همان گونه که مولای متقیان می فرماید:کسی که توکل به خدا دارد رنج و خستگی ندارد«3»
4:خواب همراه با ایمان به خدا:همان گونه که در جنگ احد خداوند آرامش را به صورت خواب سبکی به یاران رسول خدا فرستاد و جالب این که کسانی از این خواب بهرمند شدند که به خدا و رسولش ایمان داشتند ولی کسانی که به خدا و رسولش ایمان نداشتند نتوانستند بخوابند و تا صبح به فکر جانشان بودند«4»و این در زندگی روز مره ما هم وجود دارد کسانی که به خدا ایمان دارد با خیال راحت استراحت می کنند و در پرتو این استراحت به آرامش می رسند و کسانی که ایمان ندارند شب هم خواب ندارند و همه به فکر فردا هستند که چطور فردا را به شب برسانند.
5:حسن ظن:گمان نیک داشتن به مردم و خدا زندگی انسان را سرشار از آرامش می کند همان گونه که امیر المومنین می فرماید:حسن ظن باعث آرامش قلب و سلامت دین است«5»
و حسن ظن همان گونه که در این دنیا باعث ورود آرامش به زندگی انسان می شود در آخرت نیز به داد انسان می رسد و دلش را سرشار از آرامش می کند همان گونه که در روایتی از رسول گرامی اسلام این گونه نقل شده است که حضرت فرمودند:
در عالم مکاشفه،یا به هنگام معراج،مردى از امّتم را به صراط دیدم که شدیداً مى لرزد،آن گونه که شاخه درخت نخل در روز طوفانى مى لرزد،در این هنگام حسن ظنش به خدا به سراغ او آمد و به او آرامش بخشید.«6»
6:عفو و گذشت:عفو سبب سلامت روح و آرامش جان و در نتیجه سبب طول عمر است،همان گونه که در حدیثی از رسول خدا مى خوانیم که فرمود:کسى که عفوش افزون گردد،عمرش طولانى مى شود«7»
واقعا عفو و گذشت گاه دشمنان سرسخت را به دوستان صمیمى مبدل مى سازد به خصوص زمانى که توام با نیکى و مقابله به ضد «یعنى خوبى در مقابل بدى بوده باشد»و انسان می تواند با این دوستان لحظات سرشار از شادی و آرامش داشته باشد.
سوالاتی که در وبلاک راه فضیلت مطرح می شود در وبلاک جواب پاسخ داده می شود برای دیدن وبلاک جواب روی کلمه جواب کلیک کنید جواب
منابع ادامه مطلب...
وجود بلاها زندگی را برای انسان سخت و طاقت فرسا می کند و خیلی وقت ها آرامش را از زندگی انسان می گیرد.سوالی که این جا مطرح می شود این است که:هنگامی که بلاها ما را در محاصره خود قرار داده اند چه ذکری بر زبان جاری کنیم که قوت قلب و آرامش بگیریم؟
امام صادق علیه السلام می فرماید:پدرم مى فرمود:هر کس بگوید:لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظیم«هیچ نیرو و حرکتی نیست مگر به وسیله خدای والا و بزرگ»خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور مى سازد که کمترین آن ها خفگى است«1»
شنیدن خبر مرگ یکی از اقوام،خانواده،دوستان،انسان را آزار می دهد و برخی برای خالی کردن مصیب،موهایشان را می کنند،برخی سیلی به صورت خود می زنند،برخی صورت خود را مجروح می سازند و ...واقعا تحمل مصیبت سخت است و انسان مصیبت زده اصلا آرامش ندارد.هنگامی که برای انسان مصیبت وارد می شود انسان چه ذکری بگوید تا بتواند مصیبت را تحمل کند؟
رسول گرامی اسلام می فرماید:آن کس که چون مصیبتى بدو رسد بگوید:إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ «ما از خدائیم و همه به سوى او بازمى گردیم».«2»
وفتی که انسان این جمله را بر زبان جاری می کند و کمی به معنا و مفهوم او توجه می کند به این واقعیت می رسد که انسان در این دنیا مسافری بیش نیست و به زودی به دوستان و اقوام خود در جهان آخرت محلق می شود و به این صورت تسلی خاطر پیدا می کند.
گاهی فکر می کنیم عاقبت ما در قیامت چگونه خواهد شد؟آیا اعمال ما به اندازه ای می باشد که به بهشت برویم؟و گاهی فکر می کنیم،ما که کارهای خیر زیاد انجام نداده ایم و به خاطر همین نارحت می شویم و از ما سلب آرامش می شود،واقعا چه ذکری بگوییم که برای ما بهشت را تضمین کند و در پرتو این ذکر به آرامش برسیم؟
امام صادق علیه السلام می فرماید:هر کس از روی اخلاص لا اله الّا اللَّه«خدایی جزء خدای یگانه نیست»بگوید وارد بهشت مى شود،و اخلاص او در این ذکر به این است که شهادت دادن به یگانگى خداوند او را از محرّمات الهى باز دار«3»
این همان ذکر معروفی است که وقتی امام رضا علیه السلام در جمع مردم نیشابور قرار گرفت و همه نویسندگان و مردم از حضرت درخواست حدیثی کردند امام فرمود از پدرم و پدرم از پدرش تا از رسول گرامی اسلام و رسول گرامی اسلام از جبریل و جبریل از خداوند نقل کرد که خداوند فرمود:کلمه لا اله الا الله دژ استوار من است هر کس به این دژ وارد شود از عذاب الهی ایمن است و البته به شرط ولایت ما اهل بیت.
ترس از فقر همیشه در ذهن ما تداعی می شود هنگامی که به فقیری برخورد می کنیم و می خواهیم به او کمک کنیم شاید اولین فکری که از ذهن ما خطور می کند این باشد که:نکند فردا خودم نیازمند شوم ..ترس از فقر خیلی وقت ها آسایش ما را مختل می کند..
امام صادق علیه السلام می فرماید:هر کس صد مرتبه بگوید:لا اله الّا اللَّه الملک الحقّ المبین«معبودی بجز الله نیست و اوست پادشاه بر حق و آشکار کننده» خداوند او را از تنگدستى حفظ مى کند،و وحشت قبر را از او بر مى دارد،و روز قیامت درِ بهشت را خواهد کوبید.«4»
منابع ادامه مطلب...
در پست قبلی«آرامش بخش واقعی» گفتیم یکی از عواملی که به انسان آرامش می دهد ذکر خداوند متعال می باشد،در قرآن هم به این نکته اشاره شده است که برخی با گفتن ذکر های مخصوصی در مواقع بحرانی نجات یافته اند و به آرامش رسیده اند.
1:یکی از عواملی که باعث می شود انسان آرامشش را از دست بدهد ترس است،شاید هیچ چیزی مانند ترس از انسان سلب آرامش نکند،چه ذکری بگوییم که در هنگام ترس بتوانیم آرامش خود را حفظ کنیم؟
امام صادق علیه السلام می فرماید:در شگفتم برای کسی که ترس به او غلبه کرده است!!چگونه به ذکر:حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل«خدا ما را کافى است و او بهترین حامى ماست»پناه نمی برد«1»
گروهی عازم میدان جنگ بودند جمعی از مردم به آن ها گفتند:لشکر دشمن اجتماع کرده اند و آماده حرکت می باشند از آن ها بترسید اما آن گروه از دشمن نترسیدند و گفتند:خدا ما را کافی است و او بهترین حامی ما است و با الهام گرفتن از ذکر فوق،آرامش وجود آن ها را فرا گرفت و توانستند ترس را از بین ببرند و بر دشمان غلبه کنند و خداوند در مورد این گروه می فرماید:
به همین جهت،آن ها از این میدان،با نعمت و فضل پروردگارشان،بازگشتند در حالى که هیچ ناراحتى به آنان نرسید و از رضاى خدا،پیروى کردند و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است.«2»
2:یکی از عواملی که سلب آرامش از انسان می کند ناراحتی می باشد،انسان ممکن است هر لحظه ای غم گین شود .برای غلبه بر غم ها چه ذکری توصیه شده است؟
امام صادق علیه السلام می فرماید:در شکفتم از کسی که اندوه گین است چگونه به ذکر:لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین«خداوندا جز تو معبودى نیست!منزّهى تو!من از ستمکاران بودم» پناه نمی برد«3»
وقتی که حضرت یونس علیه السلام از قوم خود نا امید شد از بین آن ها رفت و سوار کشتی شد،بعد از مدتی دریا متلاطم شد و اهل کشتی تصمیم گرفتند یک نفر را به داخل دریا بیندازند تا بار کشتی سبک شود و از غرق شدن نجات یابند،قرعه به نام حضرت یونس افتاد،وقتی حضرت یونس را به دریا انداختند نهنگ عظیمی او را در کام خود فرو برد و یونس زندانی شکم نهنگ شد وقتی که ناراحتی یونس را فرا گرفت خدا را به ذکر فوق یاد کرد و خداوند هم او را نجات داد و فرمود هر کسی در ناراحتی من را با ذکر فوق بخواند او را نجات خواهم داد:همان گونه که در آیه بعد می فرماید:
ما دعاى او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و این گونه مؤمنان را نجات مى دهیم«4»
3:وقتی متوجه می شویم دیگران برای ما نقشه کشده اند صورتمان سرخ می شود و دست و پایمان می لرزد،آرامش به کلی از وجود ما پر می کشد و می رود،در این لحظات چه ذکری بگوییم؟
امام صادق علیه السلام می فرماید:در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده است چگونه به ذکر:وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد«من کار خود را به خدا واگذار کردم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست»پناه نمی برد؟«5»
شخصی از فرعونیان به موسی ایمان آورده بود ولی ایمان خود را کتمان کرده بود،بعد از مدتی ایمان خود را آشکار می کند و مردم را به خدا پرستی دعوت می کند و فرعونیان برای از بین بردن او نقشه می کشند ولی آن شخص مومن ذکر فوق را می گوید و خداوند هم او را از مکر و حیله دشمنان نجات می دهد و می فرماید:
خداوند او را از نقشه هاى سوء آن ها نگه داشت،و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد«6»
4:گاهی نداشتن امکانات مادی ما را آزار می دهند و از نداشتن آن ها رنج می بریم در این صورت برای کسب آرامش چه ذکری را بگوییم؟
امام صادق علیه السلام می فرماید:در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زینت های دنیا است چگونه به ذکر:ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه «قوّت و نیرویى جز از ناحیه خدا نیست»پناه نمی برد.«7»
خداوند در سوره مبارک کهف داستان دو مرد را بیان می کند که یکی ثروتمند و دیگری فقیر است و این دو با هم مشغول صحبت می شوند،مرد ثروتمند با غرور می گوید من فکر نمی کنم هرگز این باغ نابود شود و من اصلا به قیامت اعتقادی ندارم و اگر هم قیامتی باشد من نزد پروردگارم مقامی بالاتر از این دنیا دارم...مرد فقیر که شخص با ایمانی بوده است می گوید:چرا وقتی وارد باغ شدی نگفتی این نعمتی است که خداوند داده است،قوت و نیرویی جزء از ناحیه خداوند نیست و اگر من فقیر هستم اصلا اشکالی ندارد شاید خداوند باغی بهتر از باغ تو به من بدهد و باغ تو را یک شبه نابود کند«مرد فقیر با گفتن ذکر فوق قوت قلب می گیرد و خداوند هم ذکرش را تایید می کند»..«8»
سوالاتی که در وبلاک راه فضیلت مطرح می شود در وبلاک جواب پاسخ داده می شود برای دیدن وبلاک جواب روی کلمه جواب کلیک کنید جواب
منابع ادامه مطلب...
یکی از نیازهایی که امروزه خیلی به چشم می خورد و هر کسی به دنبال تامین آن می باشد،آرامش می باشد.واقعا در زندگی امروز خیلی ها از نداشتن آرامش در عذاب هستند و لذا هر کسی برای تامین آن راهی را پیشنهاد می کند.
اسلام یک مکتب انسان ساز،مکتبی که تمام آموزه هایش از طرف خداوند متعال می باشد،راه کارهایی جهت کسب آرامش بیان کرده است.و مطمئنا این راه کار ها بهترین و درست ترین راه برای رسیدن به آرامش واقعی می باشد.
راه های رسیدن به آرامش از دیدگاه قرآن و اهل بیت علیهم السلام:
1:ایمان به خدا:روان شناسان می گویند عواملی که باعث سلب آرامش از انسان می شود عبارتند از:نگرانی از حوادث آینده،نگرانی از مرگ،نگرانی از جنگ،نگرانی از فقر،نگرانی از شکست و...و باز روان شناسان بر این باور می باشند:تنها چیزی که می تواند به همه این نگرانی ها پایان دهد ایمان به خداوند می باشد.
زیرا باور داشتن به این که،خداوند از مادر مهربان تر می باشد و در همه جا همراه انسان می باشد و از همه کس قدرت مند تر می باشد و حل همه مشکلات به دست توانای او امکان پذیر می باشد،موج نگرانی ها را از دل انسان بیرون می کند و به او آرامش خاطر می بخشد.همان گونه که خداوند در قرآن کریم به این واقعیت اشاره نموده و فرموده است:
آن ها که ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نیالودند،آرامش و امنیت برای آن ها است.«1»
این سخنی بود که حضرت ابراهیم به بت پرستان زمان خود می فرمود،چرا که آن ها پرستش بت را باعث ایجاد آرامش می دانستند و حضرت در مقابل این افکار غیر واقعی راه درست را به آن ها نشان داد.
البته امروزه هم برخی گوش دادن به آهنگ های مبتذل و حرام را باعث به دست آوردن آرامش می دانند،که این تفکر همانند تفکر بت پرستان می باشد.آرامش تنها با ایمان به خداوند و عمل به دستورات او حاصل می شود.
2:به یاد خدا بودن:هنگامی که مشکلات بر دوش انسان سنگینی می کنند و اضطراب ها قلب و روح او را احاطه کرده اند،هر کس به راهی متوسل می شود،برخی شعرهای عاشقانه می خوانند،برخی خاطرات زیبای گذشته خود را مرور می کنند،برخی کلماتی را به خود تلقین می کنند،برخی سیگار می کشنند،و همه می خواهند از این طریق کسب آرامش نمایند،در حالی که از این نکته غافل هستند،که آرامش تنها با یاد خداوند حاصل می شود.همان گونه که خداوند در قران می فرماید:
آن ها«خدا جویان» کسانی هستند که ایمان آورده اند و دل هایشان با یاد خدا مطمئن و آرام است،آگاه باشید تنها با یاد خدا دل ها آرامش می یابد«2»
اگر در هنگام هجوم اضطراب ها بدانیم خداوند ما را یاد می کند و ما در محضر خدا هستیم دل هایمان آرامش می یابد همان گونه که حضرت نوح در زمان ساخت کشتی با کلام الهی که فرمود«اکنون در محضر ما و طبق وحی ما کشتی بساز»«3»آرامش یافت،چون فهمید که در محضر خداوند است.و مانند امام حسین علیه السلام به هنگام شهات حضرت علی اصغر با گفتن عبارت«تحمل این مصیبت نیز بر من آسان است زیرا خداوند او را می بیند»«4»آرامش یافت
منابع:
1:الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُون«سوره انعام آیه 82»
2:الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب«سوره رعد آیه 28»
3:وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا وَ لا تُخاطِبْنی فِی الَّذینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُون«سوره هود آیه 38»
4:هَوَّنَ علیَّ ما نزَلَ بی أنَّه بعینِ الله«نفس المهموم ص 244»
فتنه ها و بلاها همیشه باعث سلب آسایش و آرامش انسان ها می باشد،چه خوب است انسان همیشه پشتوانه ای داشته باشد که در گرفتاری ها و بلاها به آن پناه ببرد،خدا را شکر که شیعیان علاوه بر پناگاهی مانند خداوند متعال پشتوانه دیگری را دارند که گرفتاری ها را از آنان دور می سازد و دلشان را سرشار از آرامش می نماید،و آن امام زمان می باشد،همان گونه که در کلام شیرینی از وجود نازنین امام عصر«عجل الله تعالی فرجه الشریف»این گونه آمده است که حضرت فرمودند:
من آخرین وصیِ پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنه ها از آشنایان و شیعیانم بر طرف خواهد شد.«1»
وقتی که می شنویم در حق کسی ظلم شده است و یا کسانی با قدرت حق زندگی را از مردم می گیرند،بسیار نارحت می شویم،برای مدتی از ما سلب آرامش می شود،در وجود خود آرزو می کنیم که ای کاش کسی به این ظلم و جور پایان می داد،با خود فکر می کنیم پایان دادن به این ظلم و جور مساوی است با تامین آرامش برای همه مردم زمین،و گاهی در فکر فرو می رویم که وقعا چه حکومتی توان رفع ظلم و بی عدالتی را دارد؟واقعا چه زمانی آرامش واقعی تمام اهل زمین را فرا می گیرد؟پاسخ این سوال این است که:تنها حجت خدا قدرت پایان بخشیدن به تمام ظلم و جور و بی عدالتی ها را دارد همان گونه که از وجود نازنین امام زمان نقل شده است که حضرت فرمودند:
من آن کسی هستم که در آخر الزمان با این شمشیر«ذوالفقار»ظهور و خروج می کنم و زمین را پر از عدل و داد می نمایم همان گونه که پر از ظلم و جور شده است«2»
ترس گاهی باعث می شود که آرامش از زندگی ما پر کشیده و بیرون برود،این ترس می تواند اقسامی داشته باشد،ترس از فقر،ترس از حوادث زمینی و...برای غلبه بر این ترس انسان باید به این یقین برسد که در این جهان تنها نیست علاوه بر این که خداوند از احوال و گرفتاری هایش با خبر است حجت خداوند هم از احوالش آگاه می باشد همان گونه که در روایتی زیبا از امام عصر این گونه نقل شده است که حضرت فرمودند:
ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم،و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست«3»
مشکلات و گرفتاری ها بزرگترین موانع هستند برای آرامش انسان،برخی برای این که مشکلات را احساس نکنند سیگار می کشند،برخی آهنگ های مبذل را سبب آرامش خود می دانند و برخی گریه کردن را انتخاب می کنند و...واقعا چه ذکری در هنگام مشکلات بگوییم که هم آرامش ما را تامین کند و هم مشکلات ما را حل نماید؟امام زمان علیه السلام می فرماید:
برای تعجیل ظهور من بسیار دعا کنید که در آن فَرج و حل مشکلات شما خواهد بود«4»
منابع:
1: قالَ علیه السلام : اءنَا خاتَمُ الاَْوْصِیاءِ، بى یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اءهْلى وَشیعَتى«دعوات راوندى : ص 207، ح 563»
2:- قالَ علیه السلام : اءنَا الَّذى اءخْرُجُ بِهذَا السَیْفِ فَاءمْلاَ الاَْرْضَ عَدْلا وَ قِسْطا کَما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا«بحارالانوار: ج 53، ص 179، س 14، و ج 55، ص 41»
3: قالَ علیه السلام : إنّا نُحیطُ عِلْما بِاءنْبائِکُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْى ءٌ مِنْ اءخْبارِکُم« احتجاج : ج 2، ص 497، بحارالا نوار: ج 53، ص 175»
4:اءکْثِرُواالدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجَکُم « بحارالا نوار: ج 53، ص 181، س 23، ضمن ح 10»
آرامش یک حالتی است که هر نوع شک و دو دلی و ترس و وحشت را از انسان دور نموده و انسان را در برابر حوادث ثابت قدم و درای روحی آرام و عزمی راسخ می گرداند.آرامش بزرگترین نعمت خداوند هم در این دنیا و هم در جهان آخرت می باشد.در واقع اولین نعمتی که نصیب بهشتیان می شود آرامش می باشد همان گونه که خداوند می فرماید:
به خاطر این عقیده و عمل خداوند آنان را از شر آن روز«قیامت»نگه می دارد و آن ها را می پذیرد در حالی که غرق شادی و سرورند«1»
خداوند مشکلات قیامت را از بهشتیان برطرف می کند و آن ها را غرق در شادی و سرور می کند،واقعا نعمت آرمش چه نعمت خوبی است!و اگر آرامش نباشد انسان از هیچ کدام از نعمت ها لذت نمی برد و اصلا تمام تلاش انسان جهت ایجاد آرامش در زندگی اش می باشد.
اما هستند افرادی که در دنیا از انواع امکانات برخوردار هستند ولی آرامش ندارند،تمام امکانات و نعمت ها برای چنین انسانی وسیله عذاب و زجر و شکنجه می شود،به خاطر همین بسیاری از ثروتمندان دست به خود کشی می زنند.
می گویند در ژاپن جنگی وجود دارد به نام جنگل خود کشی«جنگل او کیگاها»که بیشترین مشتریان این جنگل کسانی هستند که از نظر مادی همه چیز شان تامین است و تنها از نداشتن آرامش خود کشی می کنند.
و در مقابل افرادی را می بینیم که با اندک امکاناتی که دارند چنان از زندگی خود لذت می برند که گویا در باغ های بهشت پرسه می زنند و با همین امکانات اندک دلی شاد و خوش دارند.آرامش آن قدر در زندگی انسان مهم است که حتی حضرت ابراهیم هم برای به دست آوردنش به خداوند عرض می کند:
خداوندا،به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می کنی؟خداوند از ابراهیم می پرسد:مگر ایمان نیاورده ای؟ابراهیم عرض می کند:ایمان آورده ام ولی می خواهم قلبم آرامش یابد....«2»
آرامش در زندگی بسیار لازم و ضروری است طوری که حضرت سجاد علیه السلام خود را به قبر امیر المومین می رساند و در جوار بارگاه ملکوتی امام العارفین از خداوند درخواست آرامش می کند و با قطرات اشکی که از چشمان مبارکش سرازیر است به خداوند عرض می کند:
بار خدایا نفس مرا به تقدیرات خود مطمئن و به قضائت راضی و خشنود قرار ده....«3»
ان شاالله در پست های بعدی راه های به دست آوردن آرامش را می نویسم..
منابع:
1:فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً«سوره انسان آیه 11»
2:وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أَرِنی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیم«بقره آیه 260»
3:ِهِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ- رَاضِیَةً بِقَضَائِک«کامل الزیارات ص 40»