• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : آنتي نا اميدي
  • نظرات : 9 خصوصي ، 105 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    باعرض سلام خدمت شما دوست محترم مطالب بسيار پربار و آموزنده اي است. متشکر از حضورتون

    موفق باشيد

    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما

    مثل هميشه عالي بود
    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما

    با سلام و ادب

    پست بسيار آموزنده اي بود

    موفق و پايدار باشيد

    در پناه حق

    يا علي

    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما

    سلام و درود خدا بر شما

    حاج آقا ما بايد استفاده کنيم از بيانات شما.از حضور پرمهرتون بي نهايت ممنون.ولي نميدونم چه اتفاقي داره واسه دنيا ميفته که نااميدي همه جا را داره ميگيره دلم واسه جوونا خيلي ميسوزه.کاش زودتر بياد تا بدتر از اين نشده. يا حق

    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما ان شاالله كه امام زمان عليه السلام زوتر ظهور بكنه...اللهم عجل لوليك الفرج

    الهي !

    تو اني چون كسي خواهد ز كويت

    عطا سازي چو رو ارد به سويت

    چه سان دارم اميد خويش از غير

    كه در دست تو باشد جود و هر خير

    به غير تو اميدي چون توان بست

    كه اميد و خلق را تو داري در دست


    بسيار خرسنديم که توانستم مثمر ثمر باشيم
    پاسخ

    سلام عليكم ....ممنون از حضور شما

    سلام.ممنونم از لطف شما بزرگوار.دل تنگم خودش سراغ اين شعرها رو ميگيره.

    وبلاگ شما واقعا عاليه.

    پاسخ

    سلام عليكم ....ممنون از حضور شما


    سلام

    اميدوارم هيچ وقت نا اميدي به سراغ ما نيايد به خصوص نا اميدي از در گاه خدا

    توکلت علي الله

    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما
    سلام. حتي عمويم که از آلمان آمده بود مي گفت مي برمت آلمان و اسپانيا،آمريکا. من نرفتم. ترسم از خوردن گوشت غير حلال در بيمارستان آنجا بود. آمريکا را به خاطر پيدا بودن گوش ها در عکس قبول نکردم. حالا خوبم. کلاس زبان مي روم و هرچند کوهنورد نشدم اما تا حالا عکس هاي خوبي گرفتم.-عکاس واقعي نيستم!-خلاصه از زندگي ام راضي ام.
    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما
    سلام. نوجوان بودم و سري داشتم پر از آرزو. سه بار در يک روز از روي پاهايم افتادم زمين و ديگر جرئت نکردم بلند شوم. بهترين دکتر پاي ايران گفت که هيچ چيز نيست. از فيلم زندگي ام تعجب کرده بود چون مشکلي نديده بود. يک سال و نيم در همان حال ماندم. بت کمک خانواده حرکت مي کردم. از پله مي ترسيدم.يکدفعه رگ پايم مي گرفت.....اما شفا پيدا کردم.تقريبا 9 سال از آن زمان مي گذرد. ادامه
    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما
    سلام. ممنون که تقريبا هميشه به وبلاگم مياييد.
    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما

    انسان زماني از رحمت خدا نا اميد ميشه که درون هواي نفس خودش گم شده باشه

    خدا رو شکر که خدا هميشه به ياد من هست و من از اين ميترسم که يه روز شرمندش بشم

    تا حالا هرچي ازش خواستم بهم داده

    هميشه گفتم

    بازم ميگم

    خدايا شکرت

    مرسي که بهم سرزدي

    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما
    سلام .ممنون از حضور شما بزرگوار در نقره هاي گداخته.استفاده کردم از فرمايشات شما و تا به حال غير از شاعران و مادران،مخاطب ديگري نداشتم .خوشحالم کرديد
    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما
    سلام مهربان فرهيخته :اميدوارم در ايام رو به گرما صفاي گرما وجودتان را فرا گيرد وصفتش با نسيم باد ملايم بر روح و جسمتان نقش ببند و همواره ديدگانتان رقص پروانه و گلهاي زيبا را نظاره گر باشد و هواي مطبوع و عطرآگين بهاري ارامبخش ذهن دغدغه هايتان باشد و بختتان شيريني هاي خوشبختي را برايتان به ارمغان بياورد و موفقيت هايتان پله هاي صعودي را به عرش قله هاي ترقي بپيمايد.[گل] كجاست آن سكوت وآرامش و آن بي دغدغه ها؟؟!! بدنسيت شماهم بيائيد و در گذر كوچه و بازار و محله هاي قديم قدمي بزنيد.[گل]بدرود وشادي و نشاط وصله وجودتان.گل]اپتون جالب وهمراه با تفكر و خوش انديش و قلم شيوايتان [.

    زلال که باشي سنگهاي کف رودخانه‌ات را مي‌بينند، برمي‌دارند و نشانه مي‌روند دُرست به سوي خودت!

    سلام اخوي !نکنه از شوخي ما ناراحت شدي که سر نزدي.ما چيزي تودلمون نيست هااااا.ما با اونايي که بهشون ارادت ادريم شوخي ميکنيم.اما بازم اگه ناراحتت کرديم شما به بزرگواري خودت ببخش.ok?

    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما ...نه ناراحت نشدم براي چي بايد نارحت بشوم؟
     <      1   2   3   4   5    >>    >