سلام دوست عزيز خوبي؟

??وبلاگ دفتر عشق با متنهاي (رهگذر بي وفا) و ( به نام عشق ) به روز شد??

منتظرم

شاد باشي

??? ???????? ??????? ?????? ??????

جديدترين مطالب عاشقانه در . . .

سايت رسمي مهدي لقماني ( دفتر عشق )

www.daftareshghe.com

??? ???????? ??????? ?????? ??????

سارا و ستاره

سلام

خوبيدشما؟

ممنون به خاطر اينکه به من سر ميزنيد ودعاي خيرتون در حق ما دانشجوها.

ميان ترم ها که به خوبي تمام شد.حالا مونده امتحانات اصلي.

خرداد ماه انسان را ياد قيامت مي اندازد.ياددرومحصولات وکارنامه ي اعمال

اين جهان مزرعه ي آخرت است

هرچه خواهد دلت اي دوست بکار

دهقنت پيشه گرفت ابن يمين

تا از کشته ي خود آرد بار.

پست جالبي بود.

موفق باشيد.

زنگ تفريح ما تمام شد

سلام حاج آقا

ارادتمند
متشکر از حضور و نظرتون به تکه پاره ها ي حقير

ياعلي مدد

سلام
بروزم با
( پرواز )

سلام...

خوب هستين حاج آقا...؟

نمي دونم بايد چي بگم، الان موندم تو يه دوراهي...از اونجا رونده شدم از اينجا مونده...

مرسي که سر زدين

سلام سجا عزيز/ممنون ازحضورت
در مورد اين پست بايد بگم که باهاش مخالفم ....

من خودم توي جايي زندگي ميکنم که بيشترين آمار خودسوزي در دنيا رو نسبت به جمعيتش داره ...در جايي که جز محروم ترين جاهاي ايرانه ..در جايي که بيکاري و فقر بيداد مي کنه اونوقت ميخواي آدم خيلي شنگول باشه؟ برادر اميد به زندگي يه سري ابزار ميخواد و نه فقط دعا و توکل و اين چيزاي معنوي ...
فکر کنم ناپلئون بناپارت ميگه:شکم گرسنه مشاور سياسي خوبي نيست ...

من تا نياز هاي اوليه م(خوراک و پوشاک و مسکن) تامين نشه چطور ميتونم به نيازهاي ديگه م برسم ...از قبيل شکوفايي استعداد و ارزش هاي متعالي و انساني و ....

سيلوم

ممنون بلاخره شما به غير سلا يه نظري داديد واسه نوشته هاي وب ممنونم

سلام من دانش اموزي از داکا هستم . ايا دوست داريد باهم تبادل لينک کنيم. اگر دوست داريد و رازي هستيد به وبلاگم نظر بدهيد تا لينکتان کنم
خوش حال مي شوم به وبلاگم سري بزنيد

موفق باشيد

salam

mamnoon be man sar zadin

سلام ...
من چيكار كنم كه اينم برام اجباريه ...؟؟؟
زنده بودن سخته و مردن از اون سخت تر پس چيكار ميشه كرد ؟؟؟

بله همينطوره.استاد قرآني چند سالي به سرطان مبتلا شده بودند طوري که همه از ايشون قطع اميد کرده بودند و شاگردهاشون گريه مي کردند از ديدن وضع و حال ايشون.تنها کسي که قطع اميد نکرده بود خود ايشون بودند.
بعد کم کم حالشون بهتر شد و رو به بهبود رفتند.روزي به مدرسه آمدند و داستانشونو تعريف کردند.ايشون مي گفتند من حتي اون اواخر که همه مي گفتن ديگه چيزي از عمرم نمونده با دوستام کشتي مي گرفتم و اونها رو زمين مي زدم.هيچوقت هم فکر نکردم که دارم مي ميرم.اين استاد الان خوب و سر حالند و اون شاگردي که گريه مي کرد بر اثر همين سرطان الان چند روزيست که فوت شده!

سلام بزرگوار... مطالبتون مثل هميشه پرمحتوا و در حد عاليه.. پسر خوبم هميشه از مطالب زيبا و مفيدت استفاده ميکنم. تشکر .

موفق و مويد باشي.

خدايا من در کلبه حقيرانه خود کسي را دارم که تو در عرش کبريايي خود نداري
من چون تويي را دارم
وتو چون خود نداري

.آپم و منتظر نظرات ارزنده تون...[گل][گل]

سلام.

حاج آقا . مسئلة ؟