• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : جامعه سالم،آسيب هاي اجتماعي
  • نظرات : 9 خصوصي ، 103 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    وجود آسماني
    تو از بهار آمدي
    به انتظار کوچه‌هاي منتظر رقم زده
    تو آمدي و با ظهور نور تو
    شب سياه و تيره رفت
    نشست پاي ديدنت به چشم تار و خيره رفت
    تو آمدي ستارگان
    دوباره جان گرفته و شهاب‌ها جوان شدند
    در آسمان
    هزار اتفاق تازه شد ز تو پديد
    چو ياس شد همه جهان
    سپيد گشت، اي اميد
    تو که قدم به کهکشان ما زدي
    هواي تازه‌اي دميد
    دم از صفاي ما زدي
    بهشت شد وجود ما
    شفا گرفت روح ما
    خراب شد امارت نشسته بر خرابه‌ها
    فرو نشست آتش و شراره‌ها و کينه‌ها
    شکسته شد تمام بت‌ خزانه‌ها
    برآمدند جوانه‌ها
    سرودها، ترانه‌ها
    چه عاشقانه‌ آمدي
    چه عارفانه در ديار خاکيان قدم زدي
    هنوز در خيال تو
    به اين خيال مانده‌ام
    چه منتي به ما نهاده‌اي، هميشه جاودان
    که با وجود آسمانيت بر اين زمينيان
    تو سر زدي