• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : سوالات كنكور الهي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 28 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اهورا 

    من سه سوال را با شما مطرح كردم كه پاسخ سوالات 2 و 3 را نداده بوديد.تصور بنده بر اين بود كه شما همانند اكثر دائيه داران مذهبي با طرح اين سوالات انگي بچسبانيد يا به حاشيه برويد.نحوه برخورد شما و اينكه وقت خود را گذاشته بوديد تا جوابي بمن دهيد ستودنيست.نحوه رفتار شما برايم جذابيتي بيشتر از پاسختان داشت.ميدانم پاسخ دادن به سوالات متضمن صرف وقت و كنكاشهائي تا حدي شايد خسته كننده براي يافتن منابع در پاسخ باشد.هدف من از طرح اين سوالات بيشتر از آنكه يك سوال باشد و بخواهم پاسخي دريافت دارم اين بود كه نحوه پاسخگوئي شما را امتحان كنم.هم اكنون كه تصوير شما را با عمامه ميبينم اين باور در من قويتر ميشود كه در ميان قشر روحاني كساني هستند كه بدون انگ زدن حاضرند نقدها را بپذيرند و در يك گفتمان دوستانه شركت كنند.من سوالاتي در همين حواشي در بسياري از سايتها از جمله پارس قرآن مطرح كرده بودم كه هيچكدام نمايش داده نميشد و بالطبع جوابي هم داده نميشد.

    اگر پيشنهاد مرا پذيرا باشيد پستي را در وبلاگتان درباره بحثهاي ديني بگذاريد تا هم معتقدان و هم آناني كه سوالات و نقدهائي اساسي دارند بتوانند به تبادل انديشه با يكديگر بپردازند.ما بايد اين فرهنگ را در جامعه خود نشر دهيم كه هر كس ميتواند انديشه و افكارش را مطرح كند و حتي افكار و انديشه ها و باورهاي ديگران را به چالش بكشد.البته در عين احترام به همه عقائيد و باورها و بدون كوچكترين توهين و چسباندن انگي.در پاسخ به سوال اولم خود بنده معتقدم كه انسانها بصرف داشتن يك دين نميتوانند ادعا كنند كه هدايت ياقته اند و گمراه نيستند.چه بسيار مسلماناني كه راحت ميكشند و راحت غارت ميكنند و تصور ميكنند در بهشت برين در كنار حوريان خواهند بود همانند طالبانيستها و بسيار گروهاي تندرو.و بسيارند البته مسلمان نيك سرشتي كه هدفشان خدمت به خلق باشد و از ريختن خون يك حيوان نيز خاطرشان آزرده شود.در دنياي مسيحيت و ديگر اديان نيز به همين روي.

    واما قبل از آنكه پاسخي از شما درباره يورش عرب را بخوانم اين نكته را ابتدا ميگويم كه تمام آناني كه فرماندهان و سران لشگري عرب در فتح ايران بودند هيچيك نه مسيحي بودند و نه يهودي بلكه اكثرا از ياران پيامبر بودند آنهم نزديك و اكثرا توسط پيامبر در وصفشان القابي يافته بودند همانند سعد ابي وقاص.بر طبق تمامي كتب مورخين اسلامي يورشي كه توسط اين نو مسلمانان به ايران شد يك جنايت هولناك و يك ترادي حزن انگيز براي هميشه تاريخ ملت ايران بود.اگر هدف از نشر دين و يا تاسيس يك دين بالا بردن فضيلتهاي اخلاقي در انسان بمنظور نزديكي بيشتر با پروردگار مهربان باشد در اين يورشها چه به ايران و چه به ديگر كشورها كوچكترين رد پاي اخلاقي ديده نميشود .جنايات انجام گرفته چون تجاوز به زنان و دختران و برده نمودن آنها و كشتارهاي بيرحمانه مردمي كه تا ديروزشان با آرامش گذران زندگي ميكردند و البته خدا پرست نيز بوده اند.داستان غارت و چپاول ثروتهاي ملي ايرانيان و ديگر ملل و به بند كشيدن زنان و دختران اين كشورها خصوصا ايران و تجاوز به آنها به جرم غير عرب بودن و فروش دختران و كودكان ايراني در بازار برده فروشي مدينه حقايقي هستند كه با هيچ اب شرعي كتمان و پاك نخواهند شد.آيا بنظر شما دوست گرامي آيا دليلي براي اين بنده كه دلي در گرو ايران داشته و دارم منطقي مينمايد بزير بار ديني روم كه بزور شمشير بر پدران و مادران من تحميل گشته(فرض كه واقعا بهترين و كاملترين دين باشد).

    در كل و در پايان باز از نوع برخوردتان و پاسخ گوئتان كمال تشكر را دارم و براي شما و خانواده تان آرزوي بهروزي و كامروائي را از پروردگار مهربان آرزومندم

    پاينده باد ايران زمين

    پاسخ

    دوست خوبم سلام عليکم .قصدمن از اين بحث روش نمايي است واصلا به اين معنا نيست خدايي نکرده بخواهم بگويم شما چگونه هستي يا نيستي .بحث در مورد واقعيتي که وجود دارد وان هم حمله اعراب مسلمان به ايران است که امروزه ممکن است نقل هر مجچلس ومحفل باشد واسلام ستيزان از ان به نفع خود استفاده ميکنند وبا افزودن مواد غير واقعي ميخواهند دين اسلام را ديني خشن معرفي کنندايران در طول تاريخ خود سه بار مورد هجمه نظامي-فرهنگي بيگانگان قرار گرفت. هدف مهاجمين در اين سه جنگ علاوه بر تصرف ايران ايجاد تغيير فرهنگي نيز بوده است.هجمه اول توسط اسكندر مقدوني قبل از ميلاد مسيح صورت گرفت. هدف اسكندر نشر و گسترش فرهنگ هلنيزم يا يوناني در كل دنيا بود. هر چند اسكندر موفق با فتح ايران شد اما از آن جايي كه مردم ايران فرهنگ خود را از فرهنگ مهاجم برتر و متعالي تر مي ديدند تحت تاثير فرهنگ يوناني قرار نگرفتند. چه اين كه اين دشمن بود كه در فرهنگ غني پارسيان هضم و ذوب شد تا آنجا كه آمده است اسكندر به شدت تحت تاثير خلق و خوي و عطوفت ايرانيان قرار گرفت به گونه اي كه اين تاثير كاملا در رفتار و گفتار او مشهود بود.حمله دوم حمله اعراب به ايران و رويارويي با فرهنگ اسلامي بود. مردم ايران پس از اين كه با فرهنگ متعالي اسلام آشنا شدند و به برتري آن نسبت به آيين خود پي بردند به آن را به عنوان آيين جديد خود پذيرفتند و در عرض كمتر از 300 سال اسلام به دين اول ايران تبديل شد.حمله سوم حمله مغول به ايران بود. مغول ها علاوه بر قتل و غرات ايران قصد رد از بين بردن دين اسلام و گسترش آيين خود بودند. اما اين بار كه ملت ايران به كمال و برتري اسلام نسبت به ساير آيين ها و مذاهب ديگر پي برده بود نه تنها فرهنگ مغولان را پس زد بلكه اين مهاجمين بودند كه بعد از مدت كوتاهي اقامت در ايران تحت تاثير مردم ايران به اسلام گرويدند.همان طور كه آورده شد ملت ايران هر بار در رويارويي با مهاجمين با هوشيارانه دست به انتخاب زد. در جايي كه فرهنگ يوناني مأبي و فرهنگ مغولان را پست تر و مادون آيين فعلي خود مي ديد آن را پس زد و در جايي كه دين اسلام را كامل تر و متعالي تر ديد آن را پذيرفت و ساليان دراز علي رغم تلاش بيگانان براي از بين بردن اين آيين انسان ساز بر عقيده خود استوار ماند.در ضمن اين نكته را در ياد داشته باشيد كه حمله اعراب به ايران در زمان عمر خليفه دوم صورت گرفت كه از نظر شيعيان غاصب جايگاه خلافت بود. مطمئنا در صورت اين كه خلافت به صاحبانش اصليش رسيده بود، جنگ و خونريزي وسيله اي براي گسترش اسلام قرار نمي گرفت. همان گونه كه پيامبر هيچ گاه اسلام را با جنگ به مردم تحميل نكرد. واگر ما سيري در جنگهاي صورت گر فته در صدر اسلام داشته باشيم مي يننيم که تمام اين جنگها حالت دفاعي داشته است. حال دفاع گاهي در برابر شمشير بوده وگاهي درمقابل فرهنگ گاهي پادشاهي ازکسترش فرهنگ درست وانسان ساز در کشورش ممانعت ميکند که با زبان خوش نمي شود با او صحبت کرد ولذا با زبان ديگر بايد با او صحبت و نشانه علا قه مندي مردم ايران اين است که در مقابل سپاه اسلام از خود مقاومتي نشان ندادند به غير از شهرهاي مرزي که ان هم مکان استقرار لشکر ايران بود. و از ان جهت که مجري اين طرح عمر بود ظلم وغارت خيلي دور از واقعيت نيست .اما در مورد کنيز بايد عرض کنم که در زمان رسول خدا هم برده گيري در جتگها بود اما نه به جهت فروش وکسب ثروت بلکه براي تربيت ويکي از انواع تربيت در علم روانشاسي تربيت تحميلي است که ممکن است خود شما هم از ان استفاده کنيد مثلا شما اگر فرزتدتان با زبان خوش راضي به مدرسه رفتن نشود ممکن است او را کمي تنبيه بدني بکنيد و...وشما مي بينيد که اسلام چه برنامه هايي را طراحي کرده است براي ازاد کردن بردها وخود اهل بيت هم گاهي برده ميخريدند واو را تربيت ميکردند وبعد انها راازاد ميکردند .وبا اجراي دستورات اسلام الان عبد وکنيزي وجود ندارد.والبته اگر اهل بيت پيامبر مجري طرح جنگ با حکومت ايران بودند مطمئنا اين جناياتي که شما مي فرماييد اتفاق نمي افتاد والبته تاريخ نويساني که با دين اسلام ميانه خوبي نداشتند از اين واقعه به نفع خود استفاده کرده اند ومقداري سياه نمايي کرده اند .اما در مورد سوال سوم شما من ان را به دو قسمت تقسيم کردم يکي علت پيشرفت غرب وديگري علت وجود فساد در کشورهاي اسلامي وسو ال دوم شما را هم با اين توضيح داده شده کامل ميکنم .منتظرتون هستم