• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : سوالات كنكور الهي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 28 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    من دفعه ي اولمه اينجا ميام
    اما دوست دارم بدونم در مورد ازدواج پيامبر و همسر مطلقه فرزند زاده اش زيد
    اما من اين سوال از شما نکردم
    اما بدن نمياد جوابشو بدونم
    ممنون ميشم
    پاسخ

    سلام عليكم .شما دفعه اولتان نيست كه به اين وب مي ايد بلكه چند باري است كه به اين وب تشريف اورده ايد و من هم متقابلا خدمت شما رسيده ام و اخرين با من خدمت رسيده ام اما شما....اما در مورد ازدواج پيامبر با....ازدواج پيامبر با زينب بنت جحشپيامبراکرم ( صلي الله عليه و آله) در ميان يهود و نصاراي زمان خويش، دشمنان کينه توزي داشت. اينان به رغم آن که شاهد نزول آيات بودند، آن را انکار مي کردند، در حالي که در کتاب هاي مقدس و پيشين خود، بشارت هايي را ديده و خوانده بودند که (گواه و) تصديق کننده ي پيامبر بود و اهل کتاب را به پيروي از پيامبر فرا مي خواند، اما آن را انکار مي کردند و نمي پذيرفتند... در هر زمانه اي، اين دو شيوه انکار و لجاجت پيرواني داشته است که بر راه و روش پيشينيان خود بوده اند. اينان در آن چه اعتقاد داشتند، تعصب مي ورزيدند که از تحقيق علمي و پژوهش غيرجانب دارانه، بازشان مي داشت. در نتيجه خاتم الانبيا ( صلي الله عليه و آله) را بزرگ ترين دشمني مي پنداشتند که مشروعيت بقاي راه و روش انکار و لجاجت را بر باد مي داد. از اين رو تلاش نمودند حقيقت نبوت خاتم الانبيا ( صلي الله عليه و آله) را سلب کرده، ايشان را فقط نابغه اي قرار دهند که بر عرب حکم راند و اين وضع براي هر نابغه اي مانند ايشان پيش مي آمد، اما چون در سيره و کردار پاکش، آن چه مؤيد نظريه و خواسته شان باشد نيافتند، با خيال و پندار خود افسانه هايي بافتند و آن را به ايشان انگ زدند، تا در نبوتش خدشه وارد کنند. همه ي آن چه را در اين باره (و بدين منظور) بافتند، تاريخ تکذيب مي کند. آنان بدين وسيله ملت و امت خود را فريب مي دهند تا از گسترش اسلام ميانشان جلوگيري کنند. از شمار اين پندارهاي نادرست موارد مربوط به زندگي زناشويي پيامبر ( صلي الله عليه و آله) است. وضع اعتقادي و اجتماعي خيال بافان، آنان را بر بافته هاي ياوه ي خود ياري کرد. وضع آنان بديشان اجازه نمي داد جز بيش از يک همسر داشته باشند، به رغم آن که راه براي روابط جنسي بي حد و مرز باز مي گذاشت، حتي براي مرد و زني که ازدواج کرده باشند، تا آن اندازه که بيشتر ملت هاي اروپايي اعتقاد داشتند: ضرورتي براي بودن مرد در خانه نيست، زيرا به هر حال خانه از مرد خالي نمي ماند، گر چه مرداني باشند که با همسر شوهر دوست اند يا اين که زن مي توانست مادر باشد بي آن که نياز باشد به صورت سنتي ازدواج کند که مجبور باشد فقط با يک مرد رابطه داشته باشد! معتقدان بدين فرهنگ در پي نکته اي قابل خدشه در زندگي زناشويي پيامبر ( صلي الله عليه و آله) بودند. از اين رو با پندار و خيال، افسانه هاي عشقي و رمانتيک بافتند و همان را دليل ازدواج پيامبر ( صلي الله عليه و آله) با زينب بنت جحش - که شوهر کرده بود - دانستند و مي پنداشتند پيامبر کاري کرد که شوهرش او را طلاق دهد تا خود بتواند با زينب ازدواج کند! افسانه هايشان چنين مي گويد: «زينب بنت جحش با زيد بن حارثه ازدواج کرده بود. روزي پيامبر ( صلي الله عليه و آله) به خانه ي زيد رفت و او را صدا زد، اما وي را در خانه نيافت. در خانه ي او پرده اي بيش نبود و باد وزيد و پرده کنار رفت و زينب از پشت آن ديده شد. وي زني زيبا و دل ربا بود که مانندش را محمد پيش تر نديده بود. از اين رو از زيبايش شگفت زده شد و از پشت پرده با زينب سخناني گفت، سپس برگشت، در حالي که در دل عشق زينب را داشت! هنگامي که زيد به خانه برگشت، زينب ماجرا را بدو گفت و زيد دانست پيامبر عاشق زينب شده، از اين رو وي را طلاق داده، آن گاه محمد با او ازدواج کرد!» در ابتدا افسانه بسيار احساس برانگيز است و به حقيقت بايد چنين باشد براي هر که نداند زينب کيست و چگونه با زيد ازدواج کرد و چه سان زيد طلاقش داد، آن گاه چگونه پيامبر با زينب ازدواج کرد. اما براي کسي که به همه يا جزيي از حقيقت آگاه باشد، اين افسانه، خرافه اي بيش نيست که در برابرش رنگ باخته، مي داند اين داستان، نمونه اي از کارهاي برخي شرق شناسان براي تشويه و زشت جلوه دادن کردار و سيره ي نبوي است تا به اغراض و اهداف تبليغات مسيحي ميان مسلمانان دست يابند. در اين صورت، حقيقت کدام است؟ نخستين حقيقت: براي از بين بردن اين افسانه، از پايه و اساس، کافي است که بدانيم زينب کيست و پيش از ازدواج با زيد، چه نسبتي با پيامبر داشته است. زينب دختر اميمه دختر عبدالمطلب، عمه ي رسول الله است! پس وي دختر عمه ي پيامبر ( صلي الله عليه و آله) است که کنار و نزديک رسول الله رشد و نمو کرد. زينب در کودکي و جواني نزديک و کنار پيامبر بود و رسول خدا وي را پيوسته مي ديد و پيش از آن که حجاب بر زنان واجب شود، زينب را مشاهده مي کرد. در اين صورت چرا در آن زمان، جمال و زيبايي زينب، پيامبر را مسحور و جادو نکرد؟ ! اگر پيامبر مايل به ازدواج با زينب بود، چيزي مانعي نبود، بلکه باعث افتخار و شادماني زينب و خانواده اش بود! اگر فقط همين حقيقت را بدانيم، ديگر کوچک ترين ارزش و اثري براي آن افسانه ي ساختگي نمي ماند... در ادامه حقايقي ديگر مي آيد که اين افسانه ي خيالي و شگفت آور را سبک و سست مي کند. دومين حقيقت: چگونه زينب با زيد ازدواج کرد؟ پيش از آن که پيامبر مبعوث و برانگيخته شود، زيد را پسر خوانده ي خود کرد. وي نزد پيامبر رشد کرد و «زيد بن محمد» ناميده شد. سومين کسي که پس از خديجه و علي (عليهم اسلام) در خانه ي پيامبر اسلام آورد، زيد بود. پيامبر وي را بسيار دوست داشت و تصميم گرفت او را با خانواده اي هاشمي وصلت و پيوند دهد تا جايگاه و موقعيتش را بالا برد، تا مسلمانان بدانند مرد مؤمن هم شان و کفو زن مؤمن است و پس از ايمان آوردن، فخر فروشي به خاطر اصل و نسب ارزشي ندارد. پيامبر به خانه ي عمه اش رفت تا دخترش، زينب، يعني دختر عمه ي هاشمي و قريشي رسول الله را براي زيد که در عرف قريشيان، در شمار بردگان و خدمت گزاران بود، خواستگاري کند. اين امر بر زينب سخت و دشوار آمد و خواسته ي رسول الله را نپذيرفت. برادر زينب پشتيبان خواهر بود، اما پيامبر که نويدآور مکارم اخلاق براي آموزش آن به مردم بود، مي خواست خود نخستين کسي باشد که پاي بند اخلاق باشد و بدان عمل کند، تا در عمل و کردار، اخلاق را به مسلمانان ياد داده، جزيي از فرهنگشان باشد... از اين رو برخواسته ي خود به زينب و برادرش پافشاري کرد، اما آن دو نمي پذيرفتند، تا آن که خداي بلند مرتبه، سخن والاي خود را فرو فرستاد: هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي که خدا و پيامبرش امري را لازم بدانند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد. (1) پيامبر بر زينب و برادرش اين آيه را خواند، سپس به زينب فرمود: زيد را به عنوان همسر تو مي پسندم. زينب عرض کرد: به آن چه رسول الله مي پسندد، راضي ام! بدين گونه ازدواج انجام شد. دومين حقيقت نيز، آن افسانه را از بين مي برد، زيرا مي توان گفت چرا در تمام اين مدت که پيامبر ( صلي الله عليه و آله) با زينب سخن مي گفت و وي ازدواج با زيد را نمي پذيرفت، چرا پيامبر وي را براي خود خواستگاري نکرد؟ اين چنين است که افسانه هاي غرض ورزان، سست تر از تار عنکبوت است! سومين حقيقت: زيد، غلام و پسر خوانده ي رسول الله با زينب، دختر عمه ي پيامبر ازدواج کرد، اما زندگي مشترک آن دو دوام نيافت. زينب که براي خشنودي رسول الله راضي به ازدواج شده بود، نتوانست از نخوت و خودبزرگ بيني اش دست بکشد. وي شريف ترين نسب عرب را داشت و از همه به رسول الله نزديک تر بود و زيد در خانه ي اينان، خدمت گزار بود! زيد مؤمن و فروتن، اين بزرگ بيني را بر نمي تافت و به پيامبر شکايت برده، متمايل به طلاق دادن زينب بود، اما پيامبر او را به شکيبايي مي خواند اما مي دانست خود بزرگ بيني به آساني از دل ها نمي رود. در جامعه اي که برخورد با مردم فقط بسته به نسب و ثروت بود، پيامبر نخستين تجربه را مي نمود شايد بتواند سنت تفاخر به اصل و نسب و ثروت را بشکند، که شايد با گذشت زماني دراز و نبوغ و برتري نسل هاي آتي و تکرار اين تجربه با زناني ديگر که از سنت پيامبر پيروي کنند، جفا کاري از بين رفته و مردمان بر دوستي و يک رنگي و همدلي برانگيخته شوند. زيد که هر روز دست به گريبان مشکلش بود، ديگر نمي توانست تحمل کند و شکيبايي ورزد. از اين رو پيوسته به احترام پيامبر بدو رجوع مي کرد، زيرا ايشان زيد را همسر داده، و پيامبر هر بار به زيد مي فرمود: «همسرت را داشته باش!» . روزها مي گذشت و وضع ميان زيد و همسرش زينب بحراني تر مي شد. وحي رسيد و به پيامبر خبر از آن داد که در دل داشت، اما به سبب ترس از حرف مردم پنهان مي داشت، زيرا پيامبر، رهبر و