• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : خلوت!!! ...فراموش نكن خدا و اوليا مي بينند
  • نظرات : 26 خصوصي ، 217 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    11   12   13   14   15      >
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 
    سوال:چرا قرآن به زبان عربي است ؟
    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:
    نزول قرآن به زبان عربي با توجه به مخاطبان نخستين و شخص پيامبر(ص) (كه عرب زبانند) يك جريان طبيعي است.زيرا هر سخنور و دانشمندي مطالب خويش را با زبان مخاطبان خود بيان مي‏كند يا مي‏نويسد، مگر آن كه پيمودن چنين مسيري طبيعي به دلايلي، غير ممكن باشد يا در پيش گرفتن رويّه‏اي ديگر ضروري به نظر برسد.

    خداوند در ارسال پيامبران و ابلاغ پيام‏هاي خويش همين رويه را تأييد كرده و به كار گرفته است: "و ما أرسلنا مِن رسول إلاّ بلسان قومه ليبيّن لهم فيضلّ اللَّه مَن يشاء و يهدي مَن يشاء و هو العزيز الحكيم؛ ما هر فرستاده‏اي رابا زبان مردمش فرستاديم تا بتواند حقايق را براي آنان به روشني بيان كند. پس خداوند هر كس را بخواهد، گمراه و هر كس را بخواهد، هدايت مي‏كند و او شكست‏ناپذير و فرزانه است".(1)
    رسولان الهي هم پيام را با زبان قوم و مخاطبان خويش مي‏آورند و هم معارف را متناسب با سطح فرهنگي و علمي آنان بيان مي‏كنند. بنابراين اگر قرآن به زباني غير از زبان عربي بود، جاي آن داشت كه از حكمت نزول قرآن به آن زبان سؤال شود كه چرا با اين كه مخاطبان عرب بودند قرآن به زبان ديگري كه مردم آن زمان نمي‏فهميدند نازل شد. پس نزول قرآن به زبان عربي در درجه اوّل امري طبيعي است
    ثانياً قرآن كه به زبان عربي نازل شد، جلوي بهانه‏گيري‏هاي اعراب آن زمان را گرفت، چون اگر قرآن به زبان غير عربي بر آنان نازل مي‏شد، بهانه آنها اين بود كه اين كتاب براي ما قابل فهم نيست. در سوره فصلت مي‏فرمايد: "و اگر آن كتاب را به زبان عجمي قرار مي‏داديم مي‏گفتند چرا آياتش براي ما قابل فهم نيست".(2)
    ثالثاً ملت اعراب دست كم اعراب معاصر زمان پيامبر(ص) نزول قرآن را از سوي فردي غير عرب نمي‏پذيرفتند و اگر مثلاً پيامبر ايراني بود و قرآن او به زبان فارسي بود، اعراب زير پذيرش آن نمي‏رفتند.

    در سوره شعراء آيه فرموده است: "و لو نزلنا علي بعض الاعجمين فقرأه عليهم ما كانوا به مؤمنين؛ اگر قرآن را بر شخصي غير عرب نازل مي‏كرديم اعراب آن را نمي‏پذيرفتند".(3)

    دلايل ديگري نيز در تفاسير ذكر شده است كه جهت اطلاع بيشتر مي توانيد مراجعه فرماييد به :
    چند نكته مهم:
    1. قرآن كريم اگر چه براي تنزل در اين عالم نياز به زبان خاص دارد وآن عربي فصيح و مبين است؛ ولي زبان و فرهنگ آن، همان «زبان فطرت » است؛ به شكلي كه همگان آن را مي فهمند و تنها در اين صورت مي تواند جهاني باشد. اگر فرهنگ قرآن ، فرهنگ يك نژاد و گروه خاصي مي بود هيچ گاه نمي توانست جهاني باشد. (4) از اين رو قرآن كريم كتابي ساده و معمولي نيست تا انسان بتواند بر اثر آشنايي با قواعد عربي و مانند آن، به همه معارفش دست يابد؛ بلكه كتابي است كه ريشه در اوج آسمان و مقام ربوبي دارد و از علم خداوند سرچشمه گرفته و درك معارف بي انتهاي آن، بدون نردبان تقوا و ارتباط با خدا امكان پذير نيست.
    2. همان طور كه ايجاد حقيقت وحي اختصاص به ذات خداوند متعال دارد، تنزل آن حقيقت به لباس عربي مبين و الفاظ اعتباري نيز كار خداي متعال است، نه آن كه فقط معناي كلام و وحي الهي در قلب پيامبر(ص ) تنزل يافته باشد و آن حضرت با انتخاب خود، الفاظي را به عنوان لباس آن معارف قرار داده باشد. الفاظ قرآن كريم نيز از سوي خداوند تعيين شده و لذا جنبه اعجازي دارد.
    آيات ذيل دلالت دارد كه علاوه بر محتوا، الفاظ و عبارت عربي قرآن نيز از ناحيه خداوند به پيامبر(ص ) وحي شده است : ابراهيم، آيه 4؛ مريم، آيه 97؛ دخان، آيه58؛ اعلي، آيات 18، 17، 22 و 32؛ قمر، آيه40؛ احقاف، آيه12؛ فصلت، آيه 2 و 3؛ رعد، آيه 37 و...( 5)
    3- ارتباط الفاظ با معاني ، ارتباطي تكويني و حقيقي نيست؛ بلكه در اثر قرارداد است كه لفظ معيني با قرارداد ويژه نشانه معناي خاصي مي گردد و به همين دليل است كه براي يك معناي خاص در اقوام مختلف، الفاظ گوناگوني وجود دارد و نيز به همين دليل است كه يك حقيقت تكويني همچون وحي، گاهي به صورت عربي مبين ظهور مي كند، گاهي به صورت عبري، زماني به زبان سرياني و... با توجه به اين نكته شايد اين سؤال پديدار شود كه چگونه وحي الهي از مقام قدسي خداوند -كه جز تكوين صرف چيزي نيست- به كسوت الفاظ و كلمات اعتباري -كه قرارداد محض است- درمي آيد؟ در پاسخ به اين سؤال به طور مختصر مي توان گفت : تنزل حقيقت تكويني قرآن، بايد مسيري داشته باشد تا در آن مسير حقيقت قرآن تنزل يابد و با اعتبار پيوند بخورد و اين مسير همان نفس مبارك رسول خدا(ص ) است كه مي تواند بهترين معبر براي پيوند امر تكويني و قراردادي باشد. مانند انسان هاي ديگر كه همواره حقايق معقول را از بلنداي عقل به مرحله تصور تنزل مي دهند و از آن جا به صورت فعل يا قول در گستره طبيعت پياده مي كند.(6)
    بنابراين آن چه قرآن را آيين جهان شمول ساخته است "زبان فطري" آن است كه در گويش "زبان عربي" رسا و گويا جلوه گر شده است . زباني كه الفاظ آن ظرفيت نمايش معاني گسترده و پردامنه را دارا مي باشد. ازاين رو آشنايي با زبان عربي و تلاوت قرآن به زبان عربي، همچون مدخل ورودي براي نيل به مراتب و مراحل بالاتر اين كتاب بي نظير مي باشد.

    1- ترجمه الميزان ج11 ص 102 وج 17 ص 545
    2- تفسير نمونه ج9 ص300 وج 21 ص8
    پي‏نوشت‏ها:
    1. ابراهيم (14) آيه 4.
    2. فصلت (41) آيه 24.
    3. شعراء (26) آيه 198.
    .4: تفسير موضوعي قرآن كريم ، آيت الله جوادي آملي، ج 1، ص 353 - 355.
    5 . علامه طباطبايي ،الميزان ، ج 17، ص 359.
    6 تفسير موضوعي قرآن كريم ، همان ، ص 45 و 46.
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 
    سوال:من تصميم گرفتم دروغ نگويم مي شود در اين مورد من را ارهنمايي كنيد؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:


    اول تشكر از شما كه سوالتان را با وبلاك راه فضيلت در ميان گذاشتيد همين كه شما تصميم گرفتيد دروغ نگوييد نصب كار را انجام داده ايد و من براي اين كه شناخت بيشتري از اين بيماري روحي داشته باشيد مطالبي را مي نويسم اميداست كه در اين راه كمك كار شما شود.
    يك بيماري رواني است كه دلايل فراواني مي تواند داشته باشد كه مهم ترين آنها از روبه رو شدن با واقعيات يا مكافات عمل يا سرزنش مردم و است ; بدين معنا كه دروغگو گمان مي كند با راستگويي , شخصيت خود را از دست مي دهد يا با دروغ گفتن شخصيت تازه و بهتري به دست مي آورد.عده اي نيز به واسطه به دروغ گفتن مبادرت مي كنند. گروهي ديگر به واسطه چيرگي قوه تخيل بر تعقل شان ,از گفتن دروغ مي برند.
    بدين ترتيب , اولين راه ترك اين عادت , شناسايي علل و عوامل ابتلابه آن است پس از آن انسان بايد با توجه به حرمت گناهي كه انجام مي دهد و شدت و حدّت عذابي كه در آخرت دارد و ضرر و زيان هاي فراواني كه در اثر كشف دروغ عايدش مي گردد, از گفتن دروغ اجتناب كند. با اين حال سه مرحله مهم را در ترك اين عادت بايد سپري نمود:
    1- آگاه بودن از لحظه لحظه زندگي و آن چه روي داده است , به جهت دوري از غفلت و غلبه احساسات بر افكار;
    2- اختيار نمودن سكوت , مگر در حال ضرورت , و عادت به آن ;
    3- تفكر قبل از سخن گفتن و انتصاب بهترين و كوتاه ترين راه براي انتقال مفهوم و معنا مسلّماً اين سه راه در ترك ساير گناهان زبان مانند ناسزا, تهمت , غيبت , تمسخر, ياوه گويي و... مؤثر و مفيد خواهد بود.


    دروغ از گناهان كبيره است و كسى كه اين را ترك نمى‏كند در واقع پايه اعتقاد او به توحيد و معاد سست است؛ وگرنه چنانچه كسى معتقد باشد كه همه چيز بشر در اختيار خداست و او با اندك اشاره‏اى مى‏تواند انسان را از هستى ساقط كند و نيز به همه كارها و گفتارهاى وى آگاهى دارد و همه را ضبط مى‏كند. هم‏چنين در روز معاد به همه اين اعمال رسيدگى مى‏كند و سر مويى از قلم نمى‏افتد و براى گناهكاران واهل دروغ عقوبت شديد آماده كرده است و... باز چگونه جرأت بر دروغ پيدا مى‏كند؟!

    در رابطه با دروغ در روايت آمده است: «كليد همه گناهان دو چيز است: يكى دروغ و ديگرى شراب». هم‏چنين از امام سؤال شد كه آيا ممكن است مؤمن بعضى از گناهان مثل زنا، قمار و شراب‏خوارى را انجام دهد؟ امام مى‏فرمايد: بلى ممكن است. و وقتى سؤال مى‏شود كه آيا ممكن است مؤمن دروغ بگويد؟ امام(ع) مى‏فرمايند: نه ممكن نيست، براى اين كه دروغ‏گويى با ايمان به خدا سازگار نيست.

    در مورد دروغ دو نكته موجب اميدوارى است. اول: اينكه دروغ‏گويى نه تنها گناهى است كه هر انسانى به فطرت خود آن را زشت مى‏شمارد و در نهايت موجب رسوايى انسان مى‏شود. بلكه توفيق كسب ايمان را از انسان مى‏گيرد. حضرت على(ع) در اين مورد مى‏فرمايند: «بنده مزه ايمان را نمى‏چشد مگر اينكه دروغ‏گويى را رها كند؛ چه دروغ جدى و چه شوخى» (اصول كافى ج 2 ص 340) مى‏توان گفت كه انسان با شناخت عيب خود به نيمه راه درمان آن رسيده است. دوم: چون مدتى است به آن عادت كرده‏ايد يكباره ترك آن مشكل مى‏نمايد لذا بايد با جديت سعى در ريشه كن كردن آن داشته باشيد؛ بايد سعى كنيد با مراقبت و تأمل بكوشيد هنگامى كه در معرض دروغ‏گويى قرار مى‏گيريد از اين گناه اجتناب كنيد. سپس هر شب اقدام به محاسبه نفس كرده و بررسى كنيد كه آيا ميزان دروغ‏گويى شما كمتر شده است يا نه و نفس خود را تشويق كنيد تا دچار چنين عيبى نشود. از طرف ديگر براى خود تنبيه‏هايى در نظر گيريد و اگر موقع محاسبه متوجه شديد كه در طول روز دروغى از شما سر زده است آن تنبيه را اعمال نماييد. تنبيه در اين زمينه به تناسب شرايط شما متفاوت مى‏باشد؛ مثلا مى‏توانيد ميزان صحبت كردن خود را كم كنيد، روزه بگيريد، در مكان‏هايى كه خطر مبتلا شدن به دروغ‏گويى بيشتر است نرويد يا با كسانى كه بيشتر موجب دروغ گويى شما مى‏شوند تماس نگيريد. امر ديگرى كه لازم است از هم اكنون در جهت آن سعى و كوشش كنيد ترك معاشرت و مصاحبت با افراد دروغ‏گوست. به تدريج مصاحبت با اين افراد را كمتر كنيد وبا افراد درستكار و راستگو بيشتر مصاحبت داشته باشيد.
    «ما دوست داريم كسى را كه عاقل، فهميده، فقيه، بردبار، صبور، راستگو و باوفا باشد. خداى عز و جل پيغمبران را به مكارم اخلاق (صفات عالى انسانى) اختصاص داده، پس هر آن كه در او اين صفات بود خداوند را بر آن حمد گويد، و در هر كس نبود به درگاه خداوند زارى نمايد و آن‏ها را از او بخواهد. راوى گويد عرض كردم: فدايت شوم آن صفات كدامند؟ حضرت فرمود: پرهيزكارى و صبر و شكر و حلم و حيا و سخاوت و شجاعت و غيرت و نيكى و راستگويى و اداى امانت(مكيال المكارم به نقل از اصول كافى، ج 2، ص 54، ح 3).
    براى مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ك:
    1- معراج السعاده، مرحوم نراقى
    2- قلب سليم، شهيد دستغيب
    3- گناهان كبيره، شهيد دستغيب

    سلام داش سجاد گل

    كجايي بابا يادمون نميكني؟

    سلام اميدوارم حالتون خوب باشه ممنون از اين كه سر زديد

    در رابطه با داستانه اوكي حقيقتش خودمم دقيق نميدونم كه حقيقت داره يا نه اما من اين داستان رو از كتاب شما عظيم تر از اني هستيد كه مي انديشيد2 (بهشت يا جهنم، انتخاب با شماست) كه مجموعه اي از داستان كوتاه هاي خيلي جالبه نوشتم و همچنين يكي از دوستان هم نظر داده بودن كه اين داستان در انجمن زبانشناسي امريكا اثبات شده

    شما وبلاگ بسيار خوبي داريد سعي مي كنم سر فرصت به جواب هاييم كه به خوانندگان ميديد حتما نگاه كنم

    موفق و سر بلند باشيد

    آقا سجاد ممنون از مطالب زيبات

    سلام برادر ارجمند و ممنونم از لطفتان...

    موفق باشيد.

    ياحق

    سلام،مثل هميشه عالي بود...




    + نسيمه 
    درود و سلام بر شما دوست دانشمندم .
    مطالب شما را خواندم و استفاده کردم شما واقعآ عالي . آموزنده مينويسيد. انديشه هالي داريد موفق باشي. التماس دعا
    سلام مرسي كه توي اين مدت بم سر زديد ج نظراتونم ميتونيد توي نظراتم ببينيد
    + تنها 
    سلام مرسي خوب بود
    سلام :
    سايت ما با مقالات متنوع تند تند به روز ميشه . جا نمونين !
    جديدترين مقاله در رابطه با مفاسد اقتصاديه . منتظرتون هستيم .[گل]
     <    <<    11   12   13   14   15      >