• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : پر سود ترين كار در زندگي ازدواج با معيار هاي اسلامي است
  • نظرات : 18 خصوصي ، 72 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4   5      >
     


    سلام

    براي دريافت آخرين اخبار منطقه16 عضو وبلاگ شويد.

    ( لينك وبلاگ منطقه16 در وبلاگ شما موجود نيست )

    با تشكر از حضورتان.

    سلام اي تنها بهونه واسه نفس کشيدن

    هنوزم پر مي کشه دل واسه به تو رسيدن

    عزيزم بگو ببينم که چه رنگ روزگارت

    خيلي دوست دارم تو مهتاب بشينم يه شب کنارت

    سرت و با مهربوني بذاري بروي شونم

    تو فقط واسم دعا کن آخه دنباله بهونم

    حالم و اگر بپرسي خوبه تعريفي نداره

    چون بلا تکليف عاشق آخه تکليفي نداره

    باز که ابري شد نگاهت بغضتم واسم عزيزه

    اما اشکات و نگه دار نذار اينجوري بريزه

    من که هنوز چيزي نگفتم که تو طاقتت تموم شد

    باقي شو بگم مي بيني گريه هات کلي حروم شد


    مرسي سجاد عزيز از حضورت

    دوباره بخوان

    به سوالت ميرسي

    با احترام

    سلام

    وب شرط نيكنامي افتتاح شد

    منتظر شما هستيم

    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 
    قسمت سوم جواب:

    ج- جهاد براى حمايت از مظلومان‏
    شاخه ديگرى از جهاد كه در آيات ديگر قرآن به آن اشاره شده، جهاد براى حمايت از مظلومان است، در آيه 75 سوره نساء مى‏خوانيم: وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيراً:
    " چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكانى كه (بدست ستمگران) تضعيف شده‏اند پيكار نمي‏كنيد، همان افراد (ستمديده‏اى) كه مى‏گويند: خدايا! ما را از اين شهر (مكه) كه اهلش ستمگرند بيرون ببر، و براى ما از سوى خود، وليى قرار ده، و براى ما از سوى خود يار و ياورى معين فرما".
    به اين ترتيب، قرآن از مسلمانان ميخواهد كه هم در راه خدا و هم مستضعفان مظلوم، جهاد كنند، و اصولا اين دو از هم جدا نيستند و با توجه به اينكه در آيه فوق قيد و شرطى نيست، اين مظلومان و مستضعفان در هر نقطه جهان، باشند، بايد از آنها دفاع كرده نزديك و دور، داخل و خارج كشور تفاوت نمى‏كند.
    و به تعبير ديگر حمايت از مظلومان در مقابل ظالمان در اسلام يك اصل است كه بايد مراعات شود، حتى اگر به جهاد منتهى گردد، اسلام اجازه نمى‏دهد مسلمانان در برابر فشارهايى كه به مظلومان جهان وارد مى‏شود بي‏تفاوت باشند، و تفسير نمونه، ج‏2، ص: 29
    اين دستور يكى از ارزشمندترين دستورات اسلامى است كه از حقانيت اين آيين خبر مى‏دهد.
    د- جهاد براى محو شرك و بت پرستى‏
    اسلام در عين اينكه آزادى عقيده را محترم مي شمرد و هيچ كس را با اجبار دعوت به سوى اين آيين نمى‏كند، به همين دليل به اقوامى كه داراى كتاب آسمانى هستند، فرصت كافى مى‏دهد كه با مطالعه و تفكر آيين اسلام را بپذيرند، و اگر نپذيرفتند، با آنها به صورت يك" اقليت هم پيمان" (اهل ذمه) معامله مي‏كند و با شرايط خاصى كه نه پيچيده است و نه مشكل با آنها همزيستى مسالمت‏آميز بر قرار مى‏نمايد، در عين حال نسبت به شرك و بت پرستى، سختگير است زيرا: شرك و بت پرستى نه دين است و نه آيين و نه محترم شمرده مى‏شود، بلكه يك نوع خرافه و انحراف و حماقت و در واقع يك نوع بيمارى فكرى و اخلاقى است كه بايد به هر قيمت كه ممكن شود آن را ريشه‏كن ساخت.
    كلمه آزادى و احترام به فكر ديگران در مواردى به كار برده مى‏شود كه فكر و عقيده لا اقل يك ريشه صحيح داشته باشد، اما انحراف و خرافه و گمراهى و بيمارى چيزى نيست كه محترم شمرده شود و به همين دليل اسلام دستور مى‏دهد كه بت پرستى به هر قيمتى كه شده است حتى به قيمت جنگ، از جامعه بشريت ريشه كن گردد. بت خانه‏ها و آثار شوم بت پرستى اگر از طرق مسالمت‏آميز ممكن نشد با زور ويران و منهدم گردند.
    آرى اسلام مى‏گويد بايد صفحه زمين از آلودگى به شرك و بت پرستى پاك گردد و به همه مسلمين نويد مى‏دهد كه سرانجام توحيد و يكتا پرستى به تمام جهان حاكم خواهد شد و شرك و بت پرستى ريشه كن خواهد گشت.
    از آنچه در بالا- در مورد اهداف جهاد- آمد روشن مى‏شود كه اسلام جهاد را با اصول صحيح و منطق عقل هماهنگ ساخته، و هرگز آن را وسيله سلطه‏جويى و كشورگشايى و غصب حقوق ديگران و تحميل عقيده، و استعمار و استثمار قرار تفسير نمونه، ج‏2، ص: 30
    نداده است.
    ولى مى‏دانيم دشمنان اسلام- مخصوصا ارباب كليسا و مستشرقان مغرض با تحريف حقايق، سخنان زيادى بر ضد مساله جهاد اسلامى ايراد كرده‏اند و اسلام را متهم به خشونت و توسل به زور و شمشير براى تحميل عقيده ساخته‏اند. و به اين قانون اسلامى سخت هجوم برده‏اند.
    به نظر مي‏رسد وحشت آنها از پيشرفت اسلام در جهان، به خاطر معارف قوى، و برنامه‏هاى حساب شده، سبب شده است كه از اسلام چهره دروغين وحشتناكى بسازند، تا جلو پيشرفت اسلام را در جهان بگيرند.
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 
    قسمت دوم جواب:
    - مساله جهاد در اسلام‏
    در بسيارى از مذاهب انحرافى، جهاد به هيچ وجه وجود ندارد و همه چيز بر محور توصيه‏ها و نصايح و اندرزها دور ميزند، حتى بعضى هنگامى كه مى‏شنوند جهاد مسلحانه، يكى از اركان برنامه‏هاى اسلامى است در تعجب فرو مي روند كه تفسير نمونه، ج‏2، ص: 26
    مگر دين مى‏تواند، توأم با جنگ باشد.
    اما با توجه به اينكه هميشه افراد زورمند و خودكامه و فرعونها و نمرودها و قارونها كه اهداف انبياء را مزاحم خويش مى‏ديده‏اند در برابر آن ايستاده و جز به محو دين و آيين خدا راضى نبودند روشن مى‏شود كه دينداران راستين در عين تكيه بر عقل و منطق و اخلاق بايد در مقابل اين گردنكشان ظالم و ستمگر بايستند و راه خود را با مبارزه و در هم كوبيدن آنان به سوى جلو باز كنند، اصولا جهاد يكى از نشانه‏هاى موجود زنده است و يك قانون عمومى در عالم حيات است، تمام موجودات زنده اعم از انسان و حيوان و گياه، براى بقاى خود، با عوامل نابودى خود در حال مبارزه‏اند- شرح بيشتر اين سخن را در سوره نساء ذيل آيه 95 و 96 خواهيد خواند.
    به هر حال از افتخارات ما مسلمانان، آميختن دين با مساله حكومت و داشتن دستور جهاد در برنامه‏هاى دينى است، منتها بايد ديد جهاد اسلامى چه اهدافى را تعقيب مى‏كند آنچه ما را از ديگران جدا مى‏سازد همين است.
    2- اهداف جهاد در اسلام‏
    بعضى از غرب‏زده‏ها اصرار دارند جهاد اسلامى را منحصرا در جهاد دفاعى خلاصه كنند، و با هر زحمتى كه هست تمام غزوات پيغمبر اكرم ص و يا جنگهاى بعد از آن حضرت را، در اين راستا توجيه كنند، در حالى كه نه دليلى بر اين مساله داريم و نه تمام غزوات رسول اللَّه در اين معنى خلاصه مى‏شود بهتر اين است به جاى اين استنباطهاى نادرست به قرآن باز گرديم و اهداف جهاد را از قرآن بگيريم، اهدافى كه همه منطقى و قابل عرضه كردن به دوست و دشمن است.
    چنان كه در آيات بالا خوانديم جهاد در اسلام براى چند هدف مجاز شمرده تفسير نمونه، ج‏2، ص: 27
    شده است.
    الف- جهاد براى خاموش كردن فتنه‏ها
    و به تعبير ديگر جهاد ابتدايى آزادى بخش.
    مى‏دانيم خداوند دستورها و برنامه‏هايى براى سعادت و آزادى و تكامل و خوشبختى و آسايش انسانها طرح كرده است، و پيامبران خود را موظف ساخته كه اين دستورها را به مردم ابلاغ كنند، حال اگر فرد يا جمعيتى ابلاغ اين فرمانها را مزاحم منافع پست خود ببينند و سر راه دعوت انبياء موانعى ايجاد نمايند آنها حق دارند نخست از طريق مسالمت‏آميز و اگر ممكن نشد با توسل به زور اين موانع را از سر راه دعوت خود بردارند و آزادى تبليغ را براى خود كسب كنند.
    به عبارت ديگر: مردم در همه اجتماعات اين حق را دارند كه نداى مناديان راه حق را بشنوند، و در قبول دعوت آنها آزاد باشند حال اگر كسانى بخواهند آنها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صداى مناديان راه خدا به گوش جان آنها برسد و از قيد اسارت و بردگى فكرى و اجتماعى آزاد گردند طرفداران اين برنامه حق دارند براى فراهم ساختن اين آزادى از هر وسيله‏اى استفاده كنند، و از اينجا ضرورت" جهاد ابتدايى" در اسلام و ساير اديان آسمانى روشن مى‏گردد.
    همچنين اگر كسانى مؤمنان را تحت فشار قرار دهند كه به آيين سابق باز گردند براى رفع اين فشار نيز از هر وسيله‏اى مى‏توان استفاده كرد.
    ب- جهاد دفاعى‏
    آيا صحيح است كسى به انسان حمله كند و او از خود دفاع ننمايد؟ يا ملتى متجاوز و سلطه‏گر هجوم بر ملت ديگر ببرند و آنها دست روى دست گذارده نابودى كشور و ملت خويش را تماشا كنند.
    در اينجا تمام قوانين آسمانى و بشرى به شخص يا جمعيتى كه مورد هجوم واقع شده حق مى‏دهد براى دفاع از خويشتن به پا خيزد و آنچه در قدرت دارد به كار تفسير نمونه، ج‏2، ص: 28
    برد، و از هر گونه اقدام منطقى براى حفظ موجوديت خويش فروگذار نكند.
    اين نوع جهاد را،" جهاد دفاعى" مى‏نامند، جنگهايى مانند جنگ احزاب و احد و موته و تبوك و حنين و بعضى ديگر از غزوات اسلامى جزء اين بخش از جهاد بوده و جنبه دفاعى داشته است.
    هم اكنون بسيارى از دشمنان اسلام، جنگ را بر مسلمين تحميل كرده‏اند و سرزمينهاى اسلامى را اشغال نموده و منابع آنها را زير سلطه خود گرفته‏اند چگونه اسلام اجازه ميدهد در مقابل آنها سكوت شود؟

    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 
    سوال:اقا جان چرا براي همه چيز دنبال يک توجيع هستيد؟آيااين طور نيست اسلام دين جنگ وجهاد وخون ريزي است؟پس ايات بکشيد ائمه کفر را تا رفع فتنه پس چيه ؟اين همه کفار کشي چيه ؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:
    قسمت اول پاسخ:
    دوست خوبم از اين كه سوال خود را با وبلاك راه فضيلت در ميان گذاشتيد كمال تشكر و قدر داني را دارم اما اي كاش ادرسي از خود باقي مي گذاشتيد تا جواب را به شما ارسال كنم اميدوارم كه بتوانم براي شما خدمت گزار خوبي باشم ...
    قرآن بيان مى كند كه اسلام منطبق بر فطرت انسانى است. فـطـرت انـسـانـى گـواه صادق توحيد است كه اساس تعاليم اسلام است و مبناى قوانين فردى و اجتماعى.
    بـنـابـرايـن دفـاع از ايـن اصـل و نـشـر و گـسـترش آن ميان مردم و حفظ انسان و اجتماع حق مشروعى است براى انسان كه استيقاى آن به هر وسيله ممكن واجب است , البته اسلام دين اعتدال و عقلانيت است و در اين مسير نيز ابتدا دست به دعوت مى زند و سفارش به صبرمى كند و پس از آن دفـاع را لازم مـى شمارد و سپس جنگ را مشروع مى داند زيرا كه اين جنگ در حقيقت دفاع از حق انسانيت است . تـاريـخ گـواه آن اسـت كـه در صدر اسلام هيچ گاه جنگى آغاز نشد مگر آنكه حجت و دعوت به نـيـكوترين شكل تمام شد چنانچه قرآن كريم مى فرمايد: «ادع الى سبيل ربك بالحكمه و الموعظه الـحـسنه و جادلهم بالتى هى احسن» ( نحل - 125 ) و نيز مى فرمايد: «ليهلك من هلك عن بينه و يحيى من حى عن بينه» (انفال - 42).
    امـا ايـن مطلب كه پس از پيروزى , ايمان از روى اكراه صورت مى گيرد نيز پاسخش اين است كه اگـر احـيـاى انـسـانيت متوقف بر تحميل حق مشروع بر عده اى از افراد باشد آن هم پس از اقامه حجت و برهان , در اين صورت اكراه آنان مانعى ندارد . و ايـن مـطـلـب و حـالـت اختصاص به اسلام و مسلمانان ندارد بلكه ميان همه ملت ها و دولت ها همين حكم و حالت وجود دارد و متخلف از قوانين را در مرحله نخست نصيحت و دعوت به پيروى مى كنند و اگر سرپيچى كرد او را وادار مى سازند و لو اينكه به جنگ بيانجامد در ضمن آنكه اكراه فـقـط در يـك نسل است و پس از گذشت آن نسل , نسل هاى بعد از طريق تعليم و تربيت از روى رغبت حق را مى پذيرند . در مورد روش تبليغ ساير انبياء عليهم السلام نيز بايد گفت : اولا برخى از آنهاقدرت و فرصت قتال را نـداشـتـنـد بـلـكـه در شرايطى بودند كه قدرت قيام و قتال نداشتند مانند نوح و هود و صالح عليهم السلام . برخى ديگر كه تعداد آنها زياد است در راه خدا دست به جنگ و قتال زده اند . تورات و قرآن برخى از آنها را نام برده است: «و كاين من نبى قاتل معه ربيون كثير فما وهنوا لما اصابهم فى سبيل اللّه ... »(آل عمران - 147) و «اذ قـال مـوسـى لـقـومه ... يا قوم ادخلوا الارض المقدسه التى كتب اللّه لكم و لا ترتدوا على ادباركم فتنقلبوا خاسرين ... قالوا يا موسى انا لن ندخلها ابدا ماداموا فيها فاذهب انت و ربك فقاتلا انا ههنا قاعدون» (مائده - 24).
    تفسير الميزان ج 2 ص 67، طباطبائى - سيد محمد حسين

    در قرآن هم دستورجنگ رسيده وهم دستور صلح. آيات زيادي راجع به جنگ با كفار ومشركين داريم: «وَقاتِلوا في سَبيلِ اللهِ الَّذينَ يُقاتِلونَكُمْ وَلاتَعْتَدوا» بقره/190 وآيات ديگري. همچنين است درباب صلح: «وَ اِنْ جَنَحوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها؛انفال/61 اگر تمايل به سلم وصلح نشان دادند، توهم تمايل نشان بده». يك جا مي فرمايد: «وَالصُّلْحُ خَيْرٌ؛ نساء/128 وصلح بهتر است». پس اسلام دين كداميك است؟
    اسلام نه صلح را به معني يك اصل ثابت مي پذيرد كه درهمة شرايط [بايد] صلح وترك مخاصمه [حاكم باشد] ونه درهمة شرايط جنگ را مي پذيرد. صلح وجنگ در همه جا تابع شرايط است، يعني تابع آن اثري است كه از آن گرفته مي‏شود. مسلمين چه درزمان پيغمبر، چه در زمان حضرت امير، چه در زمان امام حسن و امام حسين، چه در زمان ائمةديگر وچه درزمان ما، درهمه جا بايد دنبال هدف خودشان باشند، هدفشان اسلام وحقوق مسلمين است؛ بايد ببينند كه در مجموع، شر ايط واوضاع حاضر، اگربا مبارزه و مقاتله بهتر به هدفشان مي‏رسند، آن راه را پيش بگيرند و اگر احياناً تشخيص مي‏دهند كه با ترك مخاصمه بهتر به هدفشان مي رسند آن راه را پيش بگيرند.
    مجموعه آثار شهيد مطهري ج14 ـ صلح امام حسن(ع) صفحه634،شهيد مطهري

    و من تفسير اياتي كه در قران از به كشتن كفار و ...را براي شما ذكر ميكنم
    1

    سلام

    آپتون عاليه مثه هميشه

    ،،،،،،،،،،،،¨€¨€¨€¨€¨€
    ،،،،،،،،،،¨€¨€???¨€¨€
    ،،،،،،،،¨€??????¨€¨€
    ،،،،،،،،¨€???????¨€¨€
    ،،،،،،¨€¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ??¨€¨€،،،،¨€
    ،،،،،،¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ???¨€،،،،،،¨€
    ،،،،¨€¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ??¨€،،،،،،¨€
    ،،،،¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ??¨€،،،،،،¨€
    ،،،،¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ??¨€،،¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€
    ،،،،¨€¨€??¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ??¨€،،¨€¨€¨€¨€¨€،،،،¨€
    ،،،،،،¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ???¨€¨€¨€¨€¨€¨€
    ،،،،،،¨€¨€???¨ˆ¨ˆ???¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€
    ،،،،¨€¨€¨€¨€??????¨€¨€¨€¨€¨€¨€????????????¨€¨€¨€
    ،،¨€¨€??¨€¨€????¨€¨€¨€¨€¨€¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ?????¨€¨€
    ¨€¨€????¨€¨€??¨€¨€¨€¨€¨€¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ????¨€¨€
    ¨€??????¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ????¨€
    ¨€????????¨€¨€¨€¨€¨€???¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ????¨€¨€
    ¨€¨€??????¨€¨€¨€¨€¨€????¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ???¨€¨€¨€
    ،،¨€¨€?????¨€¨€¨€?¨€¨€????¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ????¨€¨€
    ،،،،¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€????¨€¨€?????????¨€¨€¨€¨€
    ،،،،،،،،،،،،¨€???????¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€
    ،،،،،،،،،،،،¨€¨€???????¨€¨€
    ،،،،،،،،،،،،،،¨€¨€??????¨€¨€
    ،،،،،،،،،،،،،،،،¨€¨€????¨€¨€
    ،،،،،،،،،،،،،،،،،،¨€ ¨€¨€¨€¨€

    _______________##________##
    _______________###*_______*###
    ___________.*#####_________#####*.
    __________*######__________######*
    ________*#######____________#######*
    _______*########.__________.########*
    ______*#########.__________.#########*
    ______*######@###*_______*###@######*
    _____*#########*###____###*#########*
    ____*##########*__*####*__*##########*
    __*###########_____*_*______###########*
    _############_______________############
    *##*#########_______________#########*##*
    *_____########_______________########
    _______#######______________#######
    ________*######_____________######*
    _________*#####*__________*#####*
    ___________*####*__________####*
    _____________*####______####*
    _______________*##*____*##*
    _________________*##__# #*
    __________________*####*
    _________________.######.
    _______________.#########*
    ____ _________.###########*
    _____________.####*__*######

    ....`,%%%%%%` ........(¯`°v°´¯)
    .....`,%%;,%,%%% .........(_.^._)
    ..,%%; %%% %%%
    ...`%/% %//%%%_%
    ..%(%%, %% %/; %%
    ..%_ %%.%/%__/%%
    ..,%% / %%;%%
    .............`| /
    ...............|(.___;@@;.,..;@@;
    ...............|.| __@@@.;@@@;
    ...............|.|____ |/_____ |/___
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 
    سوال:آيا تمام افرادى كه در جهنم وجود دارند، پس از سپرى شدن مقدار عقوبت خود به بهشت مى‏روند يا هميشه در آتش مى‏سوزند؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:

    همه كسانى كه وارد جهنم مى‏شوند، براى هميشه در جهنم نخواهند بود و تنها عده خاصى (مانند كافران) براى هميشه در جهنم خواهند بود.مكارم شيرازى، پيام قرآن، ج 6، ص 483. در آيات قرآن مجيد افراد يا گروه‏هاى مختلفى - بالخصوص - به عنوان كسانى كه هميشه در عذاب جهنم خواهند بود و مخلد در آتش هستند، نام برده شده است؛ از جمله:
    1. كافران، اعم از منكران خدا يا عالم آخرت يا مشركان و تكذيب كنندگان آيات الهى يا دشمنان خدا و پيامبر(ص) يا افراد مرتد؛آل‏عمران، 116 - اعراف 36 - بينه، 6 - توبه، 17 - بقره، 217 - آل عمران، 88 - فصلت، 28. 2. منافقان‏نسا، 140 - مجادله، 17.
    3. آنان كه غرق در گناه‏اند و گناه سراسر وجودشان را احاطه كرده است.Vبقره، 81 - يونس، 27.
    4. قاتلان و جانيان (مرتكبان قتل عمد).Vنساء، 93.
    5. رباخواران.بقره، 275.
    6. ظالمان و ستمگران.شورى، 42، 44، 45 - حشر، 17.
    7. كسانى كه ميزان اعمال‏شان در قيامت سبك و بى ارزش باشد.مؤمنون، 102 و 103 - كهف، 105.
    8. گنه‏كاران و سرپيچى كنندگان از دستورات خدا و رسول(ص).جن (72)، آيه 23؛ نساء (4)، آيه 14؛ زخرف (43)، آيه 74.
    البته همه اين موارد در زمانى است كه فرد پيش از مرگ توبه متناسب با آن گناه نكرده باشد.
    اما آنچه در جمع بندى بين آيات مذكور و ساير آيات قرآن و نيز به ملاحظه روايات مى‏توان گفت، همان است كه شيخ مفيد فرموده‏اند: «تمام علما اتفاق نظر دارند كه تهديد به خلود در آتش مخصوص كفار است و كسانى از اهل نماز كه داراى ايمان به خدا و اقرار به واجبات او دارند، هرگاه مرتكب گناهى بشوند، شامل‏[شان ]نمى شود»اوايل المقالات، ص 53.
    قرينه‏هاى فراوانى در خود آيات مذكور و نيز ساير آيات قرآن وجود دارد كه نشان مى‏دهد آيات ياد شده، ناظر به كسانى است كه گناه‏شان منتهى به كفر و انكار مبدأ يا معاد يا نبوت يا ضروريات دين مى‏شود، از جمله اينكه: (كأنما اغشيت وجوههم قطعا من الليل مظلما)؛ «گويى صورت‏هاى آنها با پاره‏اى شب تاريك پوشانده شد».يونس (10)، آيه 27.
    با توجه به توصيف كافران به اين وصف در آيات 40 تا 42 سوره عبس، كه مقصود از اين گنه‏كاران. همان كافران‏اند.
    در آيه 48 و 116 سوره «نساء» كه مى‏فرمايد: (ان الله لا يغفر أن يشرك به و يغفر مادون ذلك لمن يشاء)؛ «تنها مشركان [و كافران كه ملحق به مشركان است ]قابل بخشش نيستند و طبعا در جهنم خلود دارند، ولى گنه‏كاران ديگر قابل بخشش و آمرزش‏اند»آيت الله مكارم شيرازى، پيام قرآن، تفسير موضوعى، ج 6، صص 496 - 491.

    براساس آيات و روايات، حقيقت آن است كه اگر آدمى، در مجموع رو به خدا داشته و خداخواه، مؤمن، و دوستدار حضرت رسول اكرم(ص) و اهل بيت(ع) باشد؛ ولى در اينجا خود را از آلودگى‏ها و تعلّقات پاك نسازد، در قيامت با عذاب‏ها و فشارها رو به رو بوده و به طبقه اعلاى جهنم خواهد رفت كه اگر به باطنش بنگرى، بهشت خواهد بود. جهنم، اسفل‏السافلين است كه عمقش نهايت ندارد و جهنميان راه گريزى از آن ندارند. مؤمن گناهكار، در اين جهنم موقت - كه موقفى براى اهل بهشت و باطنش نور و رحمت است - مدتى قرار خواهد گرفت تا بدين عذاب‏ها تطهير شود و به عالم نور قدم بگذارد. نگا: بحارالانوار، ج 8، ص 352 و 353، روايت 2.
    براساس روايتى از امام صادق(ع)، انسان‏ها در قيامت سه دسته‏اند:
    1. يك دسته، كسانى‏اند كه در عالم حشر - آن گاه كه مردم درگير مواقف و عوالم حشراند - تحت سايه خداوند و در جوار قرب حق خواهند بود و نياز به طى آن عوالم و مواقف ندارند؛ چون آن مراحل را در اين دنيا پشت سر گذاشته‏اند.
    2. گروه ديگر انسان‏هايى‏اند كه بايد از حساب و عذاب و جهنم موقت بگذرند تا پس از تطهير و تسويه در عالم قيامت، به خدا برسند.
    3. عده‏اى ديگر انسان‏هايى‏اند كه چون مجموع وجودشان، رو به غير خدا داشته و در حال فرار از خدا بوده‏اند، به قعر جهنم فرو خواهند رفت. همان، ج 7، ص 183، روايت 31.
    بنابراين عده‏اى مستقيم، وارد بهشت و بهشت‏ها مى‏شوند و هرگز از آن خارج نمى‏شوند؛ عده‏اى پس از گذر از مواقف - از جمله جهنم موقت - وارد بهشت مى‏گردند. عده‏اى نيز در جهنم جاودانه، جاى خواهند گرفت.

    سلام

    هفته دفاع مقدس گرامي مي داريم

    بروزم بامقاله هفته دفاع مقدس

    در نظر سنجي وبلاگ شرکت کنيد

    ممنون


    سلام
    من با غرامت جنگ ايران و عراق چه شد؟؟؟؟ اپم خوشحال ميشم سر بزنيد
    يا علي...
    هديه ي مطهروني
    امير مومنان علي (ع) فرموده است:

    مردمي خدا را به اميد بخشش پرستيدند، اين پرستش بازرگانان است؛ و گروهي او را از روي ترس عبادت کرددند و اين عبادت بردگان است؛ و گروهي وي را براي سپاس پرستيدند و اين پرستش آزادگان است.


    6688سلام آقاسجاد.ممنون ازحضورگرمتون.وب جالبي داريد.بازم بهم سربزن.
       1   2   3   4   5      >