قسمت دوم پاسخ: 7. ضعف بينش و نداشتن آگاهي درست از ماهيت دين و نقش و كاركرد آن در تأمين سعادت دنيوي و اخروي انسان.
8. ناكارآمدي برخي از مديران جامعه در اجراي برنامههاي اعلام شدة
حكومت ديني، و بيپاسخ ماندن نيازهاي اوليه اجتماعي جوانان (ازدواج،
اشتغال، مسكن و...).
9. عدم توزيع عادلانه امكانات و فرصتها در برخي از ادارات و دستگاههاي كشور.
10. درگيري برخي گروهها و جناحهاي سياسي بر سر كسب، حفظ و استمرار
قدرت سياسي و در نتيجه، ايجاد يأس و نااميدي جوانان براي نيل به
خواستههاي مشروع خويش.
11. عملكرد منفي و نامطلوب بعضي از دستگاههاي فرهنگي در سالهاي
اخير و ميدان دادن به افراد و عناصر غير معتقد به نظام اسلامي، و ترويج
فرهنگ غربي از سوي آنان.
12. عملكرد و رفتار ناشايست گروهي از شاغلان در دستگاهها و نهادهاي
دولتي و حكومتي، باعث پيدا شدن تعارض و شكاف بين گفتار و عمل آنان شده و
موجب بدبيني به شعارهاي انقلاب گشته است.
12. كمكاري نيروها و دستگاههاي انقلابي در توليد برنامههاي سالم
و جذاب و مفيدي كه بتواند اوقات فراغت جوانان را پر كند و آنان را از
توجّه به برنامههاي ضد اخلاقي و فاسد فرهنگ بيگانه باز دارد.
13. مشكل انتقال ارزشها؛ نسل اول انقلاب و دستگاههاي فرهنگي، در
انتقال اين ارزشهاي انقلابي و ديني به نسل دوم و سوم انقلاب و حتي تعميق
آنها براي خود نسل اول انقلاب، سهلانگاري و كمكاريهايي داشتهاند كه
موجب فاصله گرفتن تدريجي برخي از افراد جامعه ـ به خصوص جوانان ـ از
ارزشهاي اسلامي شده است.
راهکارهاي مقابله با دين گريزي
براي مبارزه با دينگريزي, بايد پس از بررسي همه جانبة علل و عوامل
آن، راهكارهاي مناسب را برگزيد. آنچه در جامعه امروز ما بسيار مهم است،
ايجاد موجي سهمگين و توفنده در برابر تهاجم فرهنگي دشمنان و ارائة چهرة
زيباي دين و زدودن غبار خرافات و كژانديشيها، در اين صورت دين با جذابيت
فوقالعادهاي كه دارد، جوانان را به سوي خود ميكشاند. از اين رو نقش
متوليان و دستگاههاي فرهنگي در برنامهريزي صحيح و اصولي و تقويت مباني
ديني وعقيدتي جوانان وتربيت آنان بر اساس الگوها ومعيارهاي صحيح اسلامي
نقش بسيار حياتي در مقابله با دينگريزي جوانان دارد. اهميت اين مسئله در
دانشگاهها بسيار جدي است؛ لذا بايد مسئولان تأثيرگذار در اين مراکز,
درگزينش اساتيد ومديران دانشگاه دقت ونظارت کافي داشته باشند ودر غني سازي
متون آموزشي متناسب با نيازهاي جامعه و ارزشهاي اسلامي همت گمارند. از
طرف ديگر به شدت بايد مواظب خطر دگرگوني در هويت فرهنگي و گرايشهاي نسل
جوان بود. يكي از خطرات جدي فرهنگ مهاجم غرب, اين است كه جوانان را چنان
به سوي تمايلات شهواني و آزاديهاي جنسي سوق ميدهد كه اساسا گرايش به دين
و ديانت در آنان رنگ ميبازد و ديگر براي آنان حق و باطل چندان اهميتي
ندارد. از اين رو بايد در کنار کار فرهنگي، با عوامل شبهه افكن داخلي
دشمن، از قبيل روزنامهها و گروههاي معاند, برخورد قانوني داشت واجازه
مسموم نمودن فضا ،امنيت وسلامت فکري ورواني جامعه را به آنها نداد. علاوه
بر اين تقويت و کارآمدي دستگاههاي قضايي و انتظامي در مقابله با باندهاي
فساد و اشراري كه سعي در گسترش فساد، اعتياد و بزهكاري در ميان جوانان
دارند, از اهميت ويژه اي برخوردار است.
در کنار راهکارهاي ياد شده، تلاش براي اثبات عملي کارآمدي نظام
اسلامي در تمامي زمينهها ودر نتيجه برطرف كردن معضلات و مشکلاتي که نسل
جوان با آن مواجهاند از قبيل ازدواج، مسکن، اشتغال، امکانات علمي وتفريحي
و... تا حدود بسيار زيادي ميتواند عوامل دين گريزي جوانان را از بين برده
وآنان را مجذوب دين نمايد.
البته با توجه به شرايط وامکانات کنوني جامعه, فراهم كردن چنين
بسترهايي زمان بر است؛ از اين رو بايد به طور جدي به حفظ خود و خانواده و
اطرافيان پرداخت. البته حفظ ايمان و ارزشهاي آن در محيط نامساعد، بسي
دشوار است؛ ولي ارزش افزونتري دارد. خداوند در سوره «تحريم» نمونهاي
را براي اين گونه افراد يادآوري مينمايد. خداوند براي مؤمنان، آسيه همسر
فرعون را مثال و نمونه ميآورد؛ هنگامي كه از شوهرش بيزاري جست و عرضه
داشت: خدايا! من از قصر فرعون و زيورهاي دنيوي گذشتم و تو خانهاي در بهشت
براي من بنا كن و مرا از شر فرعون و كردارش و قوم ستمكار نجات بخش.
حفظ ارزشها در محيط مناسب و مساعد هنر نيست؛ هنر آن است كه در
تندباد ضدارزشها، اخلاق و معنويت مطرح شود. همچنين با عمل به سفارشهاي
زير و گسترش چنين برنامههايي در سطح جامعه, ميتوان بر ناهنجاريها و
گريز از دين غلبه كرد: